صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ک" - واژه نامه بختیاریکا
ک
ک طو
ک چنو
کا
کا به کا
کا تینیده
کا سرس بنه
کا نداشت
کا وندی
کا گی پلی
کابلیج
کابوس
کابوس دیدن
کات
کاتینا
کاج وحشی
کادو
کادوی عروسی
کار
کار اسان و سرگرم کننده
کار انجام شده
کار اهسته
کار بدست
کار بزرگ انجام دادن
کار به طاله
کار بی عفتی انجام دادن
کار بیهوده
کار بیکاره
کار بیکاره کردن
کار بیکاره کن
کار تازه
کار تو
کار در وقت غیر مناسب
کار را بدرستی انجام دادن
کار را بدرستی انجام ندادن
کار را به پایان رساندن
کار راه انداختن
کار سخت و طاقت فرسا کردن
کار سخیف و بی ارزش و ابرو بر
کار غیر اصولی و غیر منطقی
کار غیر مفید و غیر بهره مند
کار غیر کارشناسی
کار مقدماتی که باعث انجام یا بوجود امدن کار بزگتری شود
کار ناتمام
کار نادرست و کم بازده
کار نادرست یا بیهوده انجام دادن
کار نسره
کار نکن
بیشتر