صفحه اصلی
گویش اصفهانی
واژه های حرف "ن" - گویش اصفهانی
ناپدری
ناخن
نادان
ناراحت
نارنج
نارنجی
نارنگی
نازک
ناف
ناقص
نالید
نالیدن
نام (اسم)
نامادری
نامزد
نان
نان کلفت
نانوا
ناهار
ناودان
نای
نایست
نایستید
نبات
نبین
نبینید
نتیجه
نجار
نجس
نخ دوخت
نختاب(پره)
نخل
نخواب
نخوابید
نخود
نخور
نخورید
نر
نردبان
نرو
نروید
نزدیک
نزدیک شدن
نشاند
نشاندن
نشخوار
نشست
نشستم
بیشتر