صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ج" - مترادف و متضاد
جا
جا افتادن
جا انداخته نشده
جا دادن
جا دستی
جا ذغالی
جا زدن
جا سنجاقی
جا کردن
جا کلاهی
جا گذاشتن
جا گرفتن
جاافتاده
جاانداختن
جاانگشتی
جابجا ساختن درد
جابجا سازی
جابجا شدن
جابجا شدن درد
جابجا شده
جابجا شدگی
جابجا شدگی جنین
جابجا شونده
جابجا نشده
جابجا کردن
جابجاگر
جابجایی
جابجایی پذیر
جابر
جابرانه
جابهجا
جاتنگ کردن
جاخالی
جاخالی دادن
جاخالی کردن
جاخالی کن
جاد فرزند یعقوب و زلفه
جادار
جاده
جاده اسفالته دارای سنگ فرش
جاده ای که از کف زمین بلندتر است
جاده رو
جاده زیر جاده دیگری
جاده سر بالا
جاده سریع السیر
جاده سنگ فرش
جاده شیری
جاده صاف کن
بیشتر