کلمه جو
صفحه اصلی

ناخار

لغت نامه دهخدا

ناخار. ( ص مرکب ) در تداول ، ناهموار. درشت. زمخت. خشن. نتراشیده. نخراشیده. ناهنجار. قلمبه.

گویش مازنی

/naaKhaar/ ناخوش، بیمار

ناخوش،بیمار



کلمات دیگر: