کلمه جو
صفحه اصلی

زابه را

فرهنگ عمید

۱. بیچاره، دربه در، بی خانمان.
۲. سرگردان، حیران.
* زابه را شدن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] ناگزیر از ترک جا و مکان خود شدن.
* زابه را کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه، مجاز]
۱. کسی را ناچار از ترک جا و مکان مٲلوف خود کردن.
۲. حیران و سرگردان کردن.

۱. بیچاره؛ دربه‌در؛ بی‌خانمان.
۲. سرگردان؛ حیران.
⟨ زابه‌را شدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] ناگزیر از ترک جا و مکان خود شدن.
⟨ زابه‌را کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز]
۱. کسی را ناچار از ترک جا و مکان مٲلوف خود کردن.
۲. حیران و سرگردان کردن.


دانشنامه عمومی

کسی که در راه سفر مجبور به زایمان شود؛ زا به راه.



کلمات دیگر: