کلمه جو
صفحه اصلی

هم وطن


برابر پارسی : هم میهن

فارسی به انگلیسی

compatriot, countryman

فارسی به عربی

مواطن

مترادف و متضاد

compatriot (اسم)
هم وطن، هم میهن

لغت نامه دهخدا

هم وطن. [ هََ وَ طَ ] ( ص مرکب ) هم میهن. دو تن که به یک کشور تعلق دارند.

فرهنگ فارسی ساره

هم میهن



کلمات دیگر: