کلمه جو
صفحه اصلی

شبیه بودن


برابر پارسی : مانیدن

فارسی به انگلیسی

approximate

فرهنگ فارسی ساره

مانیدن


واژه نامه بختیاریکا

وا چی ( چه ) بُردن

پیشنهاد کاربران

approach

حکایت کردن. [ ح ِ ی َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نقل کردن. حدیث کردن. قصه کردن. یاد کردن :
آنچه در غیبتت ای دوست بمن میگذرد
نتوانم که حکایت کنم الا بحضور.
سعدی.
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند ز ابن عبدالعزیز.
سعدی.
این حکایت که میکند سعدی
بس بخواهند در جهان گفتن.
سعدی.
|| شباهت داشتن :
درخت ترنج از بر و برگ رنگین
حکایت کند کلّه قیصری را.
ناصرخسرو.
بتی دارم که چین ابروانش
حکایت میکند بتخانه چین.
؟


کلمات دیگر: