کلمه جو
صفحه اصلی

قحط سالی


مترادف قحط سالی : تنگسالی، تنگی، جدب، خشکسالی، غلا

برابر پارسی : خشک سالی

فرهنگ فارسی

۱ - خشکسالی ۲ - کمیابی نایابی .

فرهنگ عمید

۱. خشک سالی.
۲. کمیابی و گرانی خواربار.

فرهنگ فارسی ساره

خشک سال



کلمات دیگر: