کلمه جو
صفحه اصلی

باحیا


مترادف باحیا : آزرمگین، شرمگین، عفیف، محجوب

متضاد باحیا : بی حیا

برابر پارسی : آزرمین

فارسی به انگلیسی

demure, modest

demure, modest, decent


فارسی به عربی

معتدل

مترادف و متضاد

آزرمگین، شرمگین، عفیف، محجوب ≠ بی‌حیا


modest (صفت)
ساده، فروتن، فای، افتاده، معتدل، نسبتا کم، متواضع، باحیا

squeamish (صفت)
سخت گیر، بی میل، باحیا، نازک نارنجی، استفراغی

فرهنگ فارسی ساره

آزرمین


پیشنهاد کاربران

محجوب ~ معتدل ~ عفیف ~ آزرمگین

سربه زیر . مودب . قابل اعتماد. قابل اطمینان

سربه زیر


کلمات دیگر: