مترادف تباعد : دوری، واگرایی ، از هم دور شدن، دوری جستن، دوری گزیدن، دوری ورزیدن، دوری کردن
متضاد تباعد : هم گرایی، تقارب، تقارن
divergence
انشعاب يافتن , ازهم دورشدن , اختلا ف پيداکردن , واگراييدن
دوری ≠ همگرایی
واگرایی
۱. دوری
۲. واگرایی ≠ همگرایی
۳. از هم دور شدن
۴. دوری جستن، دوری گزیدن، دوری ورزیدن، دوری کردن ≠ تقارب، تقارن