کلمه جو
صفحه اصلی

در عوض


برابر پارسی : در برابر

فارسی به انگلیسی

for, instead

فارسی به عربی

بدلا من ذلک

مترادف و متضاد

quid pro quo (اسم)
تعویض، جبران، عوض، در عوض

lieu (اسم)
جا، در عوض

instead (قید)
بجای، در عوض، بعوض

anti- (پیشوند)
غیر، مخالف، ضد، علیه، برضد، پاد، بجای، درعوض

فرهنگ فارسی ساره

در برابر


پیشنهاد کاربران

متقابلا

In return

به جای ( آن )

Instated

در مقابل

جایگزین

Instead

در اضای

در قبال . . . . .


کلمات دیگر: