کلمه جو
صفحه اصلی

ابتلا


برابر پارسی : آلودگی، دامن گیری، دچار شدن، دچاری، دُچاری، گرفتاری

فارسی به انگلیسی

affliction, infection, suffering, addiction, affection

affection, affliction, infection


فرهنگ فارسی

( مصدر ) ابتلائ .

فرهنگ عمید

۱. در بلا افتادن، دچار شدن به بیماری.
۲. (اسم ) گرفتاری، رنج، سختی.

دانشنامه عمومی

دچار شدن


دانشنامه آزاد فارسی

اِبتِلا (morbidity)
(یا: موربیدیته) در پزشکی، واژه ای برای توصیف بیماربودن. به دفعات بروز یک بیماری در تعداد مشخصی از افراد جامعه اصطلاحاً میزان موربیدیته۱ (میزان ابتلاء) می گویند.

فرهنگ فارسی ساره

آلودگی، دچاری، گرفتاری، دچار شدن، دامن گیر


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابتلا، قرار دادن انسان ها در بستر حوادث تکوینی و تشریعی برای رسیدن به کمال لایق می باشد.
ابتلاء از ماده «بَلا یَبْلُوا» و به قولی از «بَلیَ یَبْلی» مشتق است.
← ابتلا بنابر وجه اول
واژه ابتلاء با الفاظی چون فتنه، امتحان و تمحیص که در قرآن نیز به کار رفته اند مترادف و یا قریب المعناست. فتنه شدیدترین نوع امتحان است
الفروق اللغویه، ابوهلال العسکری، ج۱، ص۳۹۶ـ ۳۹۷، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۲۶هـ ق.
واژه «بلی» و مشتقات آن با ۲۶گونه استعمال، ۳۸بار در ۲۵سوره قرآن ذکر شده که در این میان، ابتلاء و سایر صور آن از باب افتعال، ده بار به چشم می خورد، و بیشترین تکرار مربوط به واژه «بلاء» با ۶ مورد است. مفسرین این واژه ها را معمولاً به معنای اختبار و آزمایش گرفته اند،
مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الطریحی، فخرالدین، ج۱، ص۳۷۲ و ۴۳۹، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.
...

پیشنهاد کاربران

ابتلا ( Morbidity ) : [ اصطلاح پزشکی ] هر گونه انحراف ، خواه عینی ( آشکار ) یا ذهنی ( پنهان ) را ازآسایش جسمی یا روانی ابتلا مـی گـویند.

دچار شدگی، [چیزی] با پسوندهای زدگی، گرفتگی یا خوردگی

دژخیم الدوله، انشاء الله کرونا گرفته است.

من سرما خورده ام.

همه ی خانواده کرونازده اند. / کرونا گرفته اند.

برای آنکه کرونازده نشوید، بهتر است میوه های دارای �ویتامین سی� نوش جان کنید.

واگیری ( بویژه در زمینه ی آلودگی ها و بیماری های میکروبی و ویروسی )




کلمات دیگر: