کلمه جو
صفحه اصلی

pc


مخفف: کامپیوتر شخصی، مخفف: (لاتین: post cibum) (داروسازی) بعد از غذا (صرف شود)

انگلیسی به فارسی

کامپیوتر شخصی


کامپیوتر


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "personal computer," a compact computer designed for individual use; microcomputer.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "piece."

• (british) police officer, police man
home computer, computer intended for personal or individual use (computers)
in britain, pc is used in front of the name of a male police officer of the lowest rank; pc is an abbreviation for `police constable'.
a pc is a small computer that is usually used by one person in a small business, a school, or in their home. pc is an abbreviation for `personal computer'.
demonstrating political correctness; when a person does something because it looks good and not because it is right to do so ethically or morally

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] program counter-شمارنده برنامه ثباتی که نشانی دستورالعمل بعدی را برای واکنشی از حافظه کامپیوتر، ایجاد می کند . مقدار این رجیستر معمولاً به طور خودکار در هر گام، پس از واکنشی به دستورالعمل اضافه می شود. - programmable controller-کنترل کننده قابل برنامه ریزی کنترل کننده صنعتی بر اساس منطق دیجیتال که می تواند در کارخانه برنامه ریزی شود تاوظایفی راکه قبلاً با استفاده از مجموعه ای از رله های مکانیکی انجام می شد، انجام دهد . این کنترل کننده برای زمان بندی و انجام وظایف تربیتی برنامهریزی می شود و می تواند روباتهای سده، فرایندهای شیمیایی و وظایف خط مونتاژ را راه اندازی کند. - personal computer-کامپیوتر شخصی کامپیوتری بر اساس واحد پردازنده مرکزی ( CPU ) بای استفاده شخصی در خانه یا محل کار، کامپینوتر شخصی با حد اقل امکانات، دارای یک مونیتور ( سیاه و سفید یا رنگی ) است و میت واند یک یا دو دیک لغزنده - ران و یک دیسک سخت ران داشته باشد . دستگاههای استاندارد تا 32 مگابایت حافظه می توانند داشته باشند . تجهیزات اختیاری مانند چاپگحر، مودم داده، فکس - مودم، و CD ران نیز می توانند به دستگاه اضافه شوند معمولاً به صورت دستگاه رومیزی است ولی از این واژه برای انواع سبک تر و قابل حمل مانند جیبی و کتابی نیز استفاده می شود .
[مهندسی گاز] تنظیم کننده فشار
[نساجی] لیف مصنوعی PC ( پلی وینیل کلراید )

جملات نمونه

1. PC Michael Potter attended the scene.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر شخصی مایکل پاتر در صحنه حاضر شد
[ترجمه گوگل]PC مایکل پاتر حضور در صحنه حضور داشت

2. I dial in from my PC at home to get the files I need.
[ترجمه ترگمان]من از کامپیوتر شخصی خود در خانه شماره گرفته ام تا پرونده ای که نیاز دارم را دریافت کنم
[ترجمه گوگل]من از کامپیوترم در خانه می خواهم فایل های مورد نیاز خودم را دریافت کنم

3. With suitable software you can use your PC as a word processor.
[ترجمه ترگمان]با نرم افزار مناسب می توانید از کامپیوتر خود به عنوان یک پردازشگر کلمه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار مناسب می توانید از رایانه خود به عنوان یک پردازشگر کلمه استفاده کنید

4. The abbreviation PC stands for "personal computer".
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر abbreviation مخفف \"رایانه شخصی\" است
[ترجمه گوگل]PC مخفف 'کامپیوتر شخصی' است

5. The software will run on any PC.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار بر روی هر کامپیوتر شخصی اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]این نرم افزار بر روی هر کامپیوتر اجرا می شود

6. The editor's PC should support desktop publishing and graphics.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر شخصی باید از انتشار دسکتاپ و گرافیک پشتیبانی کند
[ترجمه گوگل]رایانه ویراستار باید از نشر و گرافیک دسکتاپ پشتیبانی کند

7. She's got a PC, colour printer, scanner-the lot.
[ترجمه ترگمان]او یک کامپیوتر شخصی، چاپگر رنگی، اسکنر - تعداد زیادی دارد
[ترجمه گوگل]او یک رایانه شخصی، چاپگر رنگی، اسکنر - بسیاری دارد

8. It's not PC to describe people as disabled.
[ترجمه ترگمان]این کامپیوتر شخصی نیست که مردم را به عنوان معلول توصیف کند
[ترجمه گوگل]برای توصیف افراد به عنوان معلول، کامپیوتر شخصی نیست

9. Somebody broke in last night and stole the PC and video.
[ترجمه ترگمان]یه نفر دیشب دزدی کرده و کامپیوتر و ویدیو رو دزدیده
[ترجمه گوگل]کسی در شب گذشته شکست و PC و ویدیو را به سرقت برده است

10. You can get a decent PC for about £500 now.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شما می توانید یک کامپیوتر شخصی برای حدود ۵۰۰ پوند دریافت کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک PC مناسب و معقول برای حدود 500 پوند در حال حاضر دریافت کنید

11. It's cheaper to buy software bundled with a PC than separately.
[ترجمه ترگمان]خریدن نرم افزاری که با یک کامپیوتر شخصی به صورت جداگانه دسته بندی شده اند، ارزان تر است
[ترجمه گوگل]ارزانتر است تا نرم افزاری را که به صورت جداگانه همراه با کامپیوتر است خریداری کنید

12. Connect the printer to your PC with a printer cable.
[ترجمه ترگمان]چاپگر را با یک کابل چاپگر متصل کنید
[ترجمه گوگل]چاپگر را با یک کابل چاپگر به کامپیوتر خود وصل کنید

13. Go over to your PC and boot it up.
[ترجمه ترگمان]به طرف کامپیوتر خود بروید و آن را راه اندازی کنید
[ترجمه گوگل]به کامپیوتر خود بروید و آن را بوت کنید

14. The price of a PC has fallen by an average of 25% a year since 198
[ترجمه ترگمان]قیمت یک کامپیوتر به طور متوسط ۲۵ % در سال از ۱۹۸ مورد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]قیمت یک کامپیوتر از سال 1983 به طور متوسط ​​25 درصد کاهش یافته است

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Personal Computer
موضوع: کامپیوتر
رایانه شخصی یا PC به آن دسته از رایانه ها گفته می شود که برای استفاده شخصی و خانگی بکار می رود.
عبارت کامل: at meals
موضوع: پزشکی
همراه با غذا

پیشنهاد کاربران

police constable. افسر پلیس ( درجه دار )

personal computer

کامپیوتر شخصی/خانگی

politically correct
رفتار درست و صحیح با شخص مقابل

Personal Computer : رایانه ی شخصی


کلمات دیگر: