کلمه جو
صفحه اصلی

zonular


معنی : ناحیه ای، منطقهای، وابسته به حلقه یا کمربند کوچک
معانی دیگر : وابسته به حلقه یا کمربند کوچک، منطقه ای، ناحیه ای

انگلیسی به فارسی

زونوار، منطقهای، ناحیه ای، وابسته به حلقه یا کمربند کوچک


وابسته به حلقه یا کمربند کوچک، منطقه ای، ناحیه ای


انگلیسی به انگلیسی

• of a small zone, of a small area

مترادف و متضاد

ناحیه ای (صفت)
zonal, zonary, parochial, zonular

منطقه ای (صفت)
territorial, zonal, zonary, regional, zonular

وابسته به حلقه یا کمربند کوچک (صفت)
zonular


کلمات دیگر: