کلمه جو
صفحه اصلی

zipper


معنی : زیپ، زیب دار، زیب لباس
معانی دیگر : (امریکا) زیپ، زیب لباس که بجای دکمه بکار میرود

انگلیسی به فارسی

زیب لباس(که بجای دکمه بکار می‌رود)، زیب دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a fastener consisting of two rows of interlocking teeth and a slide pull that either joins or parts them, used esp. on clothing such as jackets or pants.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: zippers, zippering, zippered
• : تعریف: to fasten or unfasten, or become fastened or unfastened, by means of a zipper.
مشابه: zip

• device used for fastening (pants, jackets, etc.)
a zipper is the same as a zip; used in american english. zipper is a trademark.

مترادف و متضاد

زیپ (اسم)
zip, zipper

زیب دار (اسم)
zipper

زیب لباس (اسم)
zipper

جملات نمونه

1. no offense but your pants zipper is open!
دلخور نشوید ولی زیپ شلوارتان باز است !

2. he hinted to me that my pants' zipper was open
او با اشاره به من رساند که زیپ شلوارم باز است.

3. On her head, a zipper of black surgical threads struggled to keep a still-raw wound in place.
[ترجمه ترگمان]روی سرش، زیپ نخ جراحی سیاه تلاش می کرد که زخم still را در جای خود نگه دارد
[ترجمه گوگل]در سرش یک زیپ از موضوعات جراحی سیاه و سفید تلاش برای نگه داشتن زخم هنوز خام وجود دارد

4. My zipper was stuck, and the material around it ripped as I pulled on it.
[ترجمه ترگمان]زیپ من گیر کرده بود و ماده ای که دور آن پیچیده شده بود، همچنان که روی آن کشیده بودم پاره پاره شده بود
[ترجمه گوگل]زیپ من گیر کرده بود، و مواد در اطراف آن پاره شد که من در آن کشیده شده است

5. She scratched the knife along the zipper of my jeans and threw the blade again.
[ترجمه ترگمان]چاقو را روی زیپ شلوار جینم خراش داد و دوباره تیغه را پرت کرد
[ترجمه گوگل]او چاقو را در امتداد زیپ شلوار جین خراشیده کرد و دوباره تیغ را برداشت

6. The zipper is red.
[ترجمه ترگمان] زیپ قرمزه
[ترجمه گوگل]زیپ قرمز است

7. I gave it a tug and the zipper broke off.
[ترجمه ترگمان]من بهش یه زحمت دادم و زیپ دهنم رو باز کرد
[ترجمه گوگل]من آن را کشیدم و زیپ را قطع کردم

8. A little soap on the zipper will make it run more easily.
[ترجمه ترگمان]کمی صابون روی زیپ آن را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]یک صابون کوچک روی زیپ آن را راحت تر اجرا می کند

9. The zipper and snaps are solid brass.
[ترجمه ترگمان] زیپ و خرد شدن brass
[ترجمه گوگل]زیپ و فریزر برنج جامد است

10. The utility model realizes zipper cutting through the fusing of zipper material, and cutting fluffiness of knife tool and puffed selvedge phenomenon can not happen, and simultaneously noise is small.
[ترجمه ترگمان]مدل سودمندی درک می کند که زیپ از طریق آمیختن مواد زیپ و بریدن ابزار چاقو و پدیده selvedge puffed رخ دهد و به طور همزمان نویز کم است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار متوجه می شود برش زیپ از طریق اتصال مواد زیپ، و برش fluffiness ابزار چاقو و پدیده سواحل پف کند نمی تواند رخ دهد، و به طور همزمان سر و صدا کوچک است

11. ANSI Class 75 Composite Safety Toe with Side Zipper.
[ترجمه ترگمان]کلاس ANSI کلاس ۷۵ و پنجه ایمنی با بخش جانبی
[ترجمه گوگل]ANSI کلاس 75 کمربند ایمنی با زیپ جانبی

12. Dual - way zipper closure to secure photo gear from dust, stain.
[ترجمه ترگمان]یک زیپ دوگانه zipper برای ایمن کردن لوازم عکس از گرد و غبار، لکه
[ترجمه گوگل]بستن زیپ دوتایی برای محافظت از دنده عکس از گرد و غبار، لکه

13. The tree-edit function takes a zipper structure, a matcher function, and an editor function.
[ترجمه ترگمان]وظیفه ویرایش درخت یک ساختار زیپ دار، یک تابع matcher و یک عملکرد ویرایشگر است
[ترجمه گوگل]تابع ویرایش درخت یک ساختار زیپ، یک تابع matcher و یک تابع ویرایشگر را می گیرد

14. The double-ended zipper of oxter can rapidly discharge unnecessary heat from body.
[ترجمه ترگمان]زیپ دو طرفه of می تواند به سرعت گرما غیر ضروری را از بدن تخلیه کند
[ترجمه گوگل]زیپ دو طرفه اکسر می تواند به سرعت گرما غیر ضروری را از بدن خارج کند

15. Inside zip pocket. Multifunction pocket. Zipper closure . Fabric lining.
[ترجمه ترگمان] توی جیب زیپ جیب Multifunction پایان دار lining
[ترجمه گوگل]داخل جیب زیپ چند منظوره جیبی بستن زیپ پوشش پارچه

پیشنهاد کاربران

زیپ
البته بعضی مواقع هم به معنی دهنتو ببند بکار میره که اینطوری گفته میشه:
zip your mouth

Zipper و Zip یک معنی دارن
اما Zipper برای آمریکایی ها به کار میره و Zip برای افراد با لهجه بریتیش


کلمات دیگر: