کلمه جو
صفحه اصلی

tv program

انگلیسی به فارسی

برنامه تلویزیون


انگلیسی به انگلیسی

• broadcast on a television

جملات نمونه

1. He always looks down the column of the TV program in the newspaper before he starts reading the news.
[ترجمه ترگمان]او همیشه قبل از اینکه شروع به خواندن اخبار کند، به ستون برنامه تلویزیون در روزنامه نگاه می کند
[ترجمه گوگل]او قبل از شروع به خواندن اخبار، همیشه در ستون برنامه تلویزیون در روزنامه نگاه می کند

2. The company sponsored several TV programs.
[ترجمه ترگمان]این شرکت از چندین برنامه تلویزیونی حمایت مالی کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت چندین برنامه تلویزیونی را حمایت کرد

3. Many regular TV programs are captioned for the deaf.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از برنامه های منظم تلویزیونی، captioned برای ناشنوایان هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از برنامه های تلویزیونی به طور منظم برای افراد ناشنوا ثبت می شوند

4. The study investigates the impact of violent TV programming on children.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه تاثیر برنامه ریزی شدید تلویزیون بر روی کودکان را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این پژوهش به بررسی تأثیر برنامه های تلویزیونی خشونت آمیز در کودکان پرداخته است

5. Young children often can't distinguish between TV programs and commercials.
[ترجمه ترگمان]کودکان جوان اغلب نمی توانند بین برنامه های تلویزیونی و تبلیغات تمایز قائل شوند
[ترجمه گوگل]کودکان جوان اغلب نمی توانند بین برنامه های تلویزیونی و آگهی های بازرگانی تمایز قائل شوند

6. The kids were arguing over which TV program to watch.
[ترجمه ترگمان]بچه ها بحث می کردند که برنامه تلویزیون تماشا می کند
[ترجمه گوگل]بچه ها در مورد برنامه تلویزیون تماشا کردند

7. Why waste time watching trivial TV programs?
[ترجمه ترگمان]چرا زمان هدر دادن برنامه های تلویزیونی بی اهمیت را هدر می دهید؟
[ترجمه گوگل]چرا وقت خود را صرف تماشای برنامه های تلویزیونی بی اهمیت می کنید؟

8. Do TV programs influence children's behaviour?
[ترجمه ترگمان]آیا برنامه های تلویزیونی بر رفتار کودکان تاثیر می گذارند؟
[ترجمه گوگل]آیا برنامه های تلویزیونی بر رفتار کودکان تاثیر می گذارد؟

9. They produce trashy TV programs that appeal to the lowest common denominator.
[ترجمه ترگمان]آن ها برنامه های تلویزیونی بی ارزش تولید می کنند که به پایین ترین مخرج مشترک اعتراض می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه های تلویزیونی نامناسب را تولید می کنند که به پایین ترین علامت مشترک تقسیم می شوند

10. We'll tape this TV program.
[ترجمه ترگمان]ما برنامه تلویزیون رو ضبط می کنیم
[ترجمه گوگل]ما این برنامه تلویزیونی را ضبط می کنیم

11. We consider this TV program suitable for young children.
[ترجمه ترگمان]ما این برنامه تلویزیونی مناسب برای کودکان خردسال را در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]ما این برنامه تلویزیونی را مناسب کودکان جوان می دانیم

12. The TV program outran its time.
[ترجمه ترگمان]برنامه تلویزیونی از زمان خود پیشی گرفت
[ترجمه گوگل]برنامه تلویزیونی از زمان خود خارج شده است

13. Basing on the analysis of traditional TV program, the appropriate genre of video program on small screen will be clear for us.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تجزیه و تحلیل برنامه تلویزیونی سنتی، سبک مناسب برنامه ویدیویی بر روی صفحه کوچک برای ما روشن خواهد بود
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل برنامه تلویزیون سنتی، ژانر مناسب برنامه ویدئویی روی صفحه نمایش کوچک برای ما روشن است

14. The TV program is absolutely fascinating, I can't tear my son away.
[ترجمه ترگمان]برنامه تلویزیونی بسیار جذاب است، من نمی توانم پسرم را از بین ببرم
[ترجمه گوگل]برنامه تلویزیونی کاملا شگفت انگیز است، من نمیتوانم پسرم را دور کنم


کلمات دیگر: