کلمه جو
صفحه اصلی

labial


معنی : لبی، شفوی و اویخته به لبهای فرج
معانی دیگر : لبچه ای، (آواشناسی) ادا شونده توسط هر دو لب (مانند b و ((او)))، آوای لبی

انگلیسی به فارسی

لبی، شفوی واویخته به لبهای فرج


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or near the lips or labia.

(2) تعریف: in phonetics, articulated with one or both lips.
اسم ( noun )
مشتقات: labially (adv.), labiality (n.)
• : تعریف: any sound, such as certain consonants or rounded vowels, articulated with one or both lips.

• consonant expressed by means of the lips (phonetics)
pertaining to the lips; of or pertaining a labium; expressed by means of the lips (phonetics)
a labial sound is produced with your lips; a technical term in linguistics.

دیکشنری تخصصی

[دندانپزشکی] لبی، سطحی (از پنج سطح دندانهای قدامی) که مجاور لبها می باشد.
[زمین شناسی] لبى، مربوط به لب زیرین، شفوى و آویخته به لبهاى فرج

مترادف و متضاد

لبی (صفت)
lip, labial

شفوی آویخته به لبهای فرج (صفت)
labial

جملات نمونه

1. The labial palps are composed of one to four segments and function as sensory organs.
[ترجمه ترگمان]The labial از یک تا چهار بخش تشکیل شده اند و به عنوان اندام های حسی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]پالس های چپ از 1 تا 4 قسمت تشکیل شده و به عنوان اندام های حسی عمل می کنند

2. Superior labial artery give a branch which run long philtral ridges to nasal base, this branch is better known as nasal base branch of superior labial artery.
[ترجمه ترگمان]سرخرگ Superior به شاخه ای دست می دهد که ridges philtral بلندی را به پایه بینی می کشد، این شاخه بهتر است به عنوان شاخه nasal بینی برتر بینی شناخته شود
[ترجمه گوگل]شریان لیبرال برتر به شاخه ای می رساند که ریش تراش های طولی را به پایه بینی منتقل می کند، این شاخه بهتر به عنوان شاخه پایین بینی سرخرگ لیبرال شناخته می شود

3. Usually the nasal and upper labial congestion are adaptive adjustments to the abnormal breathing pattern.
[ترجمه ترگمان]معمولا بینی و گرفتگی بینی بالا، تطبیق تطبیقی با الگوی تنفس غیر عادی هستند
[ترجمه گوگل]معمولا تراکم بینی و فوقانی لگن تنظیمات تطبیقی ​​الگوی تنفس غیر طبیعی است

4. After tying labial hole, grow to be able to leave a mark.
[ترجمه ترگمان]پس از گره زدن یک سوراخ، رشد کنید تا یک علامت بگذارید
[ترجمه گوگل]پس از بستن سوراخ لبه، رشد می کند تا بتواند یک علامت را ترک کند

5. Does laser take off labial wool what is best? How many money?
[ترجمه ترگمان]این لیزر از معنی چیزی که بیشتر از همه بهتر است استفاده می کند؟ چقدر پول؟
[ترجمه گوگل]آیا لیزر پشم لبه دار را بهتر می کند؟ چقدرپول؟

6. The inferior labial artery and inferior sublabial artery are the main branches from the facial artery to the inferior lip.
[ترجمه ترگمان]سرخرگ labial تحتانی و سرخرگ sublabial تحتانی دو شاخه اصلی از سرخرگ صورت به لب زیرین هستند
[ترجمه گوگل]شریان های لوبیال پایین و شریان زیر شکمی پایین تر شاخه های اصلی از شریان چپ به لب پایین است

7. Risk factors associated with HSV bronchopneumonitis were oral–labial lesions, HSV in the throat, and macroscopic bronchial lesions seen during bronchoscopy.
[ترجمه ترگمان]عوامل ریسک مرتبط با HSV - HSV، ضایعات دهانی - labial، HSV در گلو، و ضایعات bronchial ماکروسکوپی در طی bronchoscopy می باشند
[ترجمه گوگل]عوامل خطر مرتبط با برونکوپنیومونیت HSV ضایعات دهان و دندان، HSV در گلو و ضایعات برونشهای ماکروسکوپی دیده شده در هنگام برونکوسکوپی است

8. Thick labial itself has say never-failing glamour.
[ترجمه ترگمان]labial غلیظ همیشه می گوید که هیچ وقت زرق و برق را از دست نداده است
[ترجمه گوگل]خود را ضخیم لبه ها می گویند زرق و برق نادرست است

9. The presence of labial fusion may induce urinary tract symptoms which are overlooked without meticulous inspection.
[ترجمه ترگمان]حضور ترکیب labial می تواند علایم tract ادراری را القا کند که بدون بررسی دقیق نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]وجود همجوشی لگن ممکن است علائم دستگاه ادراری را که بدون بازرسی دقیق نادیده گرفته شود، منجر شود

10. The external morphology of sensilla on maxillary and labial palpus of Periplaneta fuliginosa(Serville) was observed with scanning electron microscope.
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی خارجی of بر روی آرواره بالا و labial palpus از Periplaneta fuliginosa (Serville)با میکروسکوپ الکترونی روبشی (Serville مشاهده شد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی خارجی سنسلیا در فک بالا و فک بالا از Periplaneta fuliginosa (Serville) با میکروسکوپ الکترونی اسکنر مشاهده شد

11. Hows her labial frenum? Might you get a higher smile line with a frenectomy?
[ترجمه ترگمان]لبی و لبی هم دارد؟ می شه یه خط بلند برای لبخند زدن پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا خانم لابراتوار خود را می کند؟ ممکن است یک خط لبخند بالا با یک frenectomy داشته باشید؟

12. LiuXuan: I feel oneself labial color fantastic!
[ترجمه ترگمان]LiuXuan: من احساس می کنم که خود یک رنگ فوق العاده است!
[ترجمه گوگل]LiuXuan: من احساس زیبایی لبه های خود را فوق العاده!

13. The experiment also show the removable heavy labial wire anchorage system is better than Nance palatal arch and lip bumper.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش همچنین نشان می دهد که سیستم اسکله سیم labial قابل جابجایی، بهتر از دکمه Nance palatal و سپر لبه ای است
[ترجمه گوگل]این آزمایش همچنین نشان می دهد سیستم لنگر ماردان قابل جابجایی سنگین لاببی بهتر از قوس ناز پاناتال و سپر لب است

14. The structure of labial palps of Chlamys farreri and Crassostreagigas were studied using light microscopy and scanning electron microscopy.
[ترجمه ترگمان]ساختار of palps of farreri و Crassostreagigas با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]ساختار پلاستی لوبی Chlamys farreri و Crassostreagigas با استفاده از میکروسکوپ نور و میکروسکوپ الکترونی اسکن مورد بررسی قرار گرفت


کلمات دیگر: