1. This a facsimile edition of an eighteenth century book.
[ترجمه ترگمان]این نسخه نمابر از کتاب قرن هجدهم است
[ترجمه گوگل]این یک نسخه فشرده از کتاب قرن هجدهم است
2. Orders with facsimile illustrations are then sent by satellite to suppliers around the world.
[ترجمه ترگمان]پس از آن سفارشات از طریق ماهواره به تامین کنندگان در سراسر دنیا ارسال می شوند
[ترجمه گوگل]سفارشات با تصاویر فکس سپس توسط ماهواره به تامین کنندگان در سراسر جهان ارسال می شود
3. The facsimile editions are worth the £ 95 price tag for the Frenchified handwritten text and superb colour printing.
[ترجمه ترگمان]ویرایش نمابر به ارزش ۹۵ پوند برای برچسب \"متن دست نویس\" و \"چاپ رنگ فوق العاده\" به ارزش ۹۵ پوند ارزش دارد
[ترجمه گوگل]نسخه های فاکس قیمت گران قیمت 95 پوند برای متن دستنویس فرانسویسی شده و چاپ رنگی عالی است
4. Searches can also be made by telephone or facsimile transmission.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند از طریق تلفن یا نمابر انجام شود
[ترجمه گوگل]جستجو نیز می تواند توسط تلفن یا فکس انجام شود
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. Then there is the facsimile machine.
[ترجمه ترگمان]پس ماشین facsimile
[ترجمه گوگل]سپس ماشین فکس وجود دارد
7. Applications include mobile facsimile, data sharing and transfer and remote computer access.
[ترجمه ترگمان]برنامه های کاربردی عبارتند از نمابر تلفن همراه، به اشتراک گذاری داده ها و انتقال و دسترسی به کامپیوتر از راه دور
[ترجمه گوگل]برنامه های کاربردی شامل فکس موبایل، به اشتراک گذاری داده و انتقال و دسترسی به کامپیوتر از راه دور است
8. Thirty pages are reproduced in facsimile with gold leaf.
[ترجمه ترگمان]در رونوشت مصدق، سی صفحه چاپ خواهد شد
[ترجمه گوگل]30 صفحه در فکسلی با برگ طلایی تولید می شود
9. Nor can any reconstructed, facsimile wilderness ever approach the condition of nature as it was before human influence became dominant.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از این طبیعت بکر نمی تواند به شرایط طبیعت آنگونه که قبل از نفوذ بشر بود، نزدیک شود
[ترجمه گوگل]همچنین هر گونه بیابان فشرده بازسازی نشده، هرگز به شرایط طبقاتی نمی رسد، چراکه قبل از آنکه نفوذ انسانی در آن جا غالب شد
10. A facsimile of the 1896 book was published in February.
[ترجمه ترگمان]یک رونوشت عینی از کتاب ۱۸۹۶ در فوریه منتشر شد
[ترجمه گوگل]یک فکس از کتاب 1896 در ماه فوریه منتشر شد
11. Telex and facsimile could make way for latest high-tech global communications network.
[ترجمه ترگمان]تلکس و نمابر برای آخرین شبکه ارتباطات جهانی با فن آوری بالا می تواند راه ایجاد کند
[ترجمه گوگل]تلکس و فکس می تواند راه را برای آخرین شبکه ارتباطات پیشرفته با تکنولوژی بالا ایجاد کند
12. The machine also has a built-in facsimile modem.
[ترجمه ترگمان]ماشین همچنین دارای یک مودم نمابر ساخته شده
[ترجمه گوگل]این دستگاه همچنین دارای یک مودم فکس داخلی است
13. Advantages Exact facsimile copies.
[ترجمه ترگمان]مزایای نمابر دقیق: ۱
[ترجمه گوگل]مزایا کپی فکس دقیق
14. Advanced PC telephone exchange facilities, wireless telecommunication, facsimile, telegram and express mail services are provided.
[ترجمه ترگمان]امکانات تلفن هوشمند پیشرفته، مخابرات بی سیم، نمابر، تلگرام و خدمات پستی ارایه شده است
[ترجمه گوگل]امکانات پیشرفته PC برای برقراری ارتباط تلفنی، ارتباطات بی سیم، فکس، تلگراف و خدمات اکسپرس ارائه شده است
15. A facsimile compression technique that codes distances between changing pixels on two adjacent scan lines.
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک فشرده سازی نمابر که کده ای فاصله بین پیکسل در حال تغییر در دو خط اسکن مجاور را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تکنیک فشرده سازی فشرده که فاصله بین تغییر پیکسل ها را در دو خط اسکن مجاور کج می کند