کلمه جو
صفحه اصلی

packaged

انگلیسی به فارسی

بسته بندی شده


انگلیسی به انگلیسی

• wrapped; boxed; packed for storage or transport; having attractive packaging

جملات نمونه

1. meat packaged in cardboard boxes
گوشت که در جعبه ی مقوایی بسته بندی شده است

2. light bulbs are packaged in cardboard sleeves
لامپ های برق را در استوانه های مقوایی بسته بندی می کنند.

3. our apples are packaged in plastic bags
سیب های ما در کیسه های پلاستیکی بسته بندی می شوند.

4. their products are well packaged
محصولات آنها خوب بسته بندی می شود.

5. tomatoes readily bruise unless carefully packaged
گوجه فرنگی اگر با دقت بسته بندی نشود زود صدمه می بیند.

6. do you want loose pistachios or packaged pistachios?
پسته ی بسته بندی نشده می خواهید یا بسته بندی شده ؟

7. He packaged up the books and put them under his bed after examination.
[ترجمه ترگمان]او کتاب ها را بسته بندی کرد و بعد از امتحان آن ها را زیر تختش گذاشت
[ترجمه گوگل]او کتاب ها را بسته بندی کرد و آنها را بعد از معاینه تحت رختخواب گذاشت

8. It was packaged in a fancy plastic case with attractive graphics.
[ترجمه ترگمان]آن در یک مورد پلاستیکی فانتزی با گرافیک جذاب بسته بندی شده بود
[ترجمه گوگل]این در یک مورد پلاستیکی فانتزی با گرافیک جذاب بسته بندی شده بود

9. Those chocolates have been packaged very attractively.
[ترجمه ترگمان]این شکلات ها بسیار جذاب بسته بندی شده اند
[ترجمه گوگل]این شکلات بسته بندی شده بسیار جذاب است

10. The beans are then ground and packaged for sale as ground coffee.
[ترجمه ترگمان]The سپس زمین هستند و برای فروش به عنوان قهوه زمینی بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]لوبیا سپس روی زمین قرار می گیرند و برای قهوه قهوه بسته بندی می شوند

11. Packaged foods have to show a list of ingredients.
[ترجمه ترگمان]غذاهای Packaged باید یک لیست از مواد تشکیل دهنده را نشان دهند
[ترجمه گوگل]غذاهای بسته بندی باید یک لیست از مواد تشکیل دهنده را نشان دهند

12. Their products are always attractively packaged.
[ترجمه ترگمان]محصولات آن ها همیشه به نحو جالبی بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]محصولات آنها همیشه جذاب بسته بندی می شوند

13. He packaged up the presents he had got for his birthday and put them in the cupboard.
[ترجمه ترگمان]هدایایی را که برای تولدش خریده بود بسته بندی کرد و در قفسه گذاشت
[ترجمه گوگل]او هدایایی را که برای روز تولد او گذاشته بود بسته بندی کرد و آنها را در کمد قرار داد

14. These organic olives are packaged in recycled glass containers.
[ترجمه ترگمان]این زیتون های organic در ظروف شیشه ای بازیافت شده بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]این زیتون های آلی در ظروف شیشه ای بازیافتی بسته بندی می شوند

15. The orders were already packaged up, ready to be sent.
[ترجمه ترگمان]سفارشات قبلا بسته بندی شده بودند و آماده ارسال بودند
[ترجمه گوگل]سفارشات قبلا بسته بندی شده بودند، آماده ارسال شدند

16. A city has to be packaged properly to be attractive to tourists.
[ترجمه ترگمان]یک شهر باید به طور مناسب بسته بندی شود تا برای گردشگران جذاب باشد
[ترجمه گوگل]یک شهر باید مناسب باشد تا گردشگران جذاب باشد


کلمات دیگر: