چهار برابر، چهار برابر کردن
quadrupled
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• multiplied by four; four times larger, fourfold
جملات نمونه
1. his income quadrupled
درآمد او چهار برابر شد.
پیشنهاد کاربران
چهار برابر
کلمات دیگر:
چهار برابر، چهار برابر کردن