کلمه جو
صفحه اصلی

id


(روانکاوی) نهاد، اید، (مخفف: identification) برگه ی شناسایی، کارت هویت (مانند شناسنامه و غیره)، شناسه (id card هم می گویند)، (لاتین) همان، همانند، ایالت آیداهو، هویت، مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود، نهاد
id_
پسوند:، (noun) مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی از آن ناشی می شود، نهاد

انگلیسی به فارسی

شناسه، شناسایی


مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی از آن ناشی می‌شود، نهاد


انگلیسی به انگلیسی

ادغام ( contraction )
• : تعریف: contracted form of "I would". ; contracted form of "I had".
اسم ( noun )
• : تعریف: in Freudian psychoanalysis, the part of the psyche that is associated with instinct and primal drives, and that is subject to moderation by the ego and superego.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "idem" (Latin); the same.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Idaho," a northwestern U.S. state south and west of Montana.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "identification," often used as a shortened form of "identification card."

- The police searched the man's pockets for some form of ID.
[ترجمه ترگمان] پلیس جیب مرد را به دنبال نوعی از شناسه جستجو کرد
[ترجمه گوگل] پلیس جیب مرد را برای نوعی ID شناسایی کرد
- The bartender asked to see the young woman's ID.
[ترجمه ترگمان] متصدی بار از او خواست که کارت شناسایی زن جوان را ببیند
[ترجمه گوگل] متصدی خواستار شناسایی زن جوان شد
پسوند ( suffix )
• : تعریف: belonging to a particular group or zoological family.

- arachnid
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] آراکانید
پسوند ( suffix )
• : تعریف: variant of -ide.
پسوند ( suffix )
• : تعریف: used in adjectives, esp. those describing conditions that affect the senses.

- acrid
[ترجمه ترگمان] زننده بود
[ترجمه گوگل] ترسناک
- tepid
[ترجمه ترگمان] ولرم
[ترجمه گوگل] خفیف

• document which serves to identify a person; verification of the identity of a person or thing
individuality, personality, qualities which identify a person or thing
unconscious part of the psyche which is associated with instinctive impulses (psychoanalysis)
state in the northwestern part of the united states

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تشخیص تحمیلی
[روانپزشکی] اید، نهاد. فروید روان را به سه سیستم پویایی

مترادف و متضاد

self


Synonyms: generative force, instinctive force, inner nature, psyche


جملات نمونه

1. I'll need to see some ID before I can let you in.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بتونم وارد شم باید کارت شناسایی رو ببینم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بتوانم به شما بگویم، باید ID را ببینم

2. Without you? Id be a soul without a purpose. Without you?Id be an emotion without a heart. Im a face,without expression, A heart with no beat. Without you by my side, Im just a flame without the heat. Elle Kimberly Schmick.
[ترجمه ترگمان]بدون تو؟ من بدون هیچ هدفی یک روح خواهم بود بدون تو؟ من بدون قلب یک احساسی خواهم داشت چهره ای، بدون چهره، یک قلب بدون ضربه بدون تو، من فقط یک شعله بدون گرما هستم آل Kimberly Schmick \"- ه\"
[ترجمه گوگل]بدون تو؟ Id یک روح بدون هدف است بدون شما؟ یک احساس بدون قلب احساس کنید من یک چهره، بدون بیان، قلب بدون ضرب و شتم بدون تو توسط طرف من، من فقط یک شعله بدون گرما است الله کیمبرلی شیمیک

3. You must carry ID at all times.
[ترجمه Morteza. M] تو باید هر زمان کارت شناسایی همراه داشته باشی.
[ترجمه ترگمان]تو باید هر بار کارت شناسایی رو انجام بدی
[ترجمه گوگل]شما باید همیشه ID را حمل کنید

4. A sentry checked the ID card's authenticity then activated the electronic turnstile.
[ترجمه ترگمان]یک نگهبان اعتبار کارت اعتباری را بررسی کرد و سپس در گردان الکترونیکی را فعال کرد
[ترجمه گوگل]یک مدافع صحت کارت شناسایی را بررسی کرد و سپس تورنتیت الکترونیکی را فعال کرد

5. He had to go to the morgue to ID the body.
[ترجمه ترگمان]باید بره سردخونه تا جسد رو شناسایی کنه
[ترجمه گوگل]او مجبور شد به بدن مورگان برود

6. Discounts only on production of your student ID card.
[ترجمه ترگمان]تنها بر روی تولید کارت ID دانش آموز خود تمرکز کنید
[ترجمه گوگل]تخفیف فقط برای تولید ID کارت دانشجویی شما

7. I had no ID on me so I couldn't prove I was the owner of the car.
[ترجمه ترگمان]نمی دانستم که صاحب اتومبیل هستم یا نه
[ترجمه گوگل]من هیچ شناسه ای در من نداشتم، بنابراین نمی توانستم ثابت کنم مالک ماشین بودم

8. Looking at the keys and an ID card named Paul Kinkaid, something seemed to hit him.
[ترجمه ترگمان]به کلیدها و کارت اعتباری به نام پل Kinkaid، چیزی به نظر می رسید که به او اصابت کرده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کلید و کارت شناسایی به نام پل کیکتی، به نظر می رسید چیزی به او ضربه زد

9. Have you got any ID? A driving licence or cheque card will do.
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباری داری؟ مجوز رانندگی یا کارت چک این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]آیا شما هر شناسه ای دارید؟ یک گواهینامه رانندگی یا کارت چک انجام خواهد شد

10. Police are still looking for someone who can ID the body.
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز به دنبال کسی است که بتواند جسد را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]پلیس هنوز به دنبال کسی است که بتواند بدن را شناسایی کند

11. But such an identification was probably more than merely an exercise in wish-fulfilment by the ego on behalf of the id.
[ترجمه ترگمان]اما این شناسایی احتمالا بیش از یک تمرین بود
[ترجمه گوگل]اما چنین شناسایی احتمالا بیش از صرفا یک تمرین در آرزوی تحقق توسط خود توسط طرف ID است

12. McCready handed over his ID card.
[ترجمه ترگمان]و کارت شناسایی کارت شناسایی رو تحویل داد
[ترجمه گوگل]McCready کارت شناسایی خود را تحویل داد

13. Check that the Mail Id in the file specified after this message for successful completion.
[ترجمه ترگمان]بررسی کنید که محتوای نامه در فایل مشخص شده بعد از این پیغام برای تکمیل موفقیت آمیز مشخص شده است
[ترجمه گوگل]پس از اتمام موفقیت آمیز، شناسه ایمیل در فایل مشخص شده بعد از این پیام را بررسی کنید

14. We believe, puritanically, that if we control the id everything will be all right.
[ترجمه ترگمان]ما اعتقاد داریم که اگر همه چیز را کنترل کنیم همه چیز درست میشه
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم، puritanically، که اگر ما کنترل شناسه همه چیز درست خواهد بود

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Intelligent design
موضوع: عمومی
طراحی هوشمند (ID) یا آفرینش هوشمند، ایده ای است که هواداران آن معتقدند، بهترین توضیح برای جهان و موجودات زنده با فرض وجود علتی هوشمند محقق می شود، و جهان آن چنان ساده نیست که توسط طبیعت ساخته شود.

طرفداران این مدل می گویند می بایست وجودی هوشمند بر این جهان احاطه داشته باشد. آفرینش هوشمند بیانگر آن است که جهان تنها با تکامل شکل نگرفته است.

این مدل -که قرائت جدیدی از برهان نظم است- توسط گروهی از متفکران دارای صبغهٔ دانشگاهی پیش کشیده شده است. این متفکران عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیست شناسی و نیز برهان های ریاضی موید ادعاهای آن هاست. آنها بر خلاف طرفداران سنتی آفرینش به وقوع تغییرات بسیار جزیی در موجودات در طول زمان های طولانی معتقدند و نیز به عمر طولانی حیات در کرهٔ زمین (و نه ۶۰۰۰ سال که در کتاب مقدس آمده) اذعان دارند.

اما آنچه که سبب شهرت سریع و گستردهٔ این نظریه شد، جنجال رسانه ای موافقان و مخالفان گنجاندن این نظریه در برنامهٔ درس علوم مدارس امریکا و سپس کشیده شدن این مسئله به دادگاه در سال ۲۰۰۵ بود.

پیشنهاد کاربران

به معنای نام کاربری درفضای مجازی می توان نام برد

شماره نقطه

شناسه

شناسه برابر Identification است

id یا ID کوته نوشت Identification - Identity است که به عنوان شناسه گر یک چیز یا کَسی به کار می رود
که در دانش رایانه برای شناسایی یا دسترسی سریع به یک موجودیت به کار می رود.

نام کاربری با شناسه یکی نیست
نام کاربر نامی ست که برای انسان خوانا و قابل فهمیدن باشد، نمونه : nasser - khosravi
ولی شناسه به ریخت ( شکل ) کدگذاری شده خواه عدد یا hash code نمونه: utruetieruiy
البته نام کاربر یا شناسه درسیستم های رایانه باید یکتا و بی مانند باشند.

id ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: فرومن
تعریف: در نظریه روان کاوی، بخشی از دستگاه روانی که سائق های مرگ و زندگی را در بر می گیرد

در مکالمات روزمره و فیلم و سریال ممکنه با IDed یا I. D زیر مواجه بشید.
ID یا I. D مخفف identify هستش که دو حرف اول اون را به صورت خلاصه در مکالمات غیررسمی به کار می برند. IDed یا I. D. ed در واقع همان identified یا past participle فعل هستش.
مثال:
we have IDed the shooter
تیرانداز را شناسایی کرده ایم = we have identified the shooter
توجه: استفاده از فرم ID در مکالمات و مکاتبات غیررسمی به کار میره و نباید در مکاتبات یا مکالمات رسمی ازش استفاده کرد.


کلمات دیگر: