کلمه جو
صفحه اصلی

zloty


(واحد اصلی پول لهستان) زلوته

انگلیسی به فارسی

(واحد اصلی پول لهستان) زلوته


zloty


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: zloty, zlotys
• : تعریف: the chief monetary unit of Poland, equaling one hundred groszy.

• unit of currency in poland

جملات نمونه

1. As from Feb. 26 the zloty was devalued by 12 percent against a basket of five Western currencies.
[ترجمه ترگمان]از ۲۶ فوریه، zloty به میزان ۱۲ درصد در برابر سبد پنج ارز غربی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]همانطور که از 26 فوریه، زلتی 12 درصد نسبت به سبد پنج ارزهای غربی کاهش یافت

2. Even when the zloty hardened, demand from Germany kept exports booming (keen prices and flexible workers make Polish subcontractors a vital part of the Teutonic trade machine).
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که zloty سرسخت شد، تقاضا از آلمان موجب رونق صادرات شد (قیمت تیز و کارگران انعطاف پذیر، مقاطعه کاران لهستان را بخشی حیاتی از دستگاه تجارت توتونی ساخت)
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که زولتی سخت شد، تقاضا از آلمان رشد صادرات را افزایش داد (قیمت های مشتاق و کارگران انعطاف پذیر، قراردادی های فرعی لهستان را یک بخش حیاتی از تجارت ماشین تاتونیک)

3. In Poland the zloty fell further, hurting many who took out home loans in foreign currencies.
[ترجمه ترگمان]در لهستان the بیشتر کاهش یافت و بسیاری از کسانی که وام های خانگی خود را به صورت ارز خارجی انجام دادند، آسیب دیدند
[ترجمه گوگل]در لهستان zloty کاهش یافت، و بسیاری از کسانی که وام های خانه را در خارج از کشور خارج کردند

4. A cheaper real, zloty and rupee will help emerging economies win a bigger share of global spending, but that is small consolation if global spending declines.
[ترجمه ترگمان]یک روپیه ارزان تر، zloty و روپیه به اقتصادهای نوظهور کمک خواهد کرد تا سهم بزرگتری از هزینه های جهانی را به دست آورند، اما در صورتی که کاهش هزینه جهانی کاهش یابد، کاهش اندکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک واقعی ارزان قیمت، ارزانتر و روپایی به اقتصادهای نوظهور کمک خواهد کرد تا سهم بیشتری از هزینه های جهانی را به دست بیاورند، اما اگر هزینه های جهانی کاهش یابد، این امر کوچک است

5. It let the zloty float and fared better than its neighbors.
[ترجمه ترگمان]اجازه می داد که the شناور بماند و از همسایه های آن بهتر عمل کند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد که زلاتان شناور شود و از همسایگانش بهتر عمل کند

6. That will strengthen the zloty further; it has risen against the euro.
[ترجمه ترگمان]اینکار the را بیشتر تقویت خواهد کرد؛ این امر علیه یورو افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که زلاتان بیشتر شود آن را در برابر یورو افزایش یافته است

7. He peeled off five one - thousand - zloty notes.
[ترجمه ترگمان]پنج هزار اسکناس هزار دلاری را باز کرد
[ترجمه گوگل]او پنج یادداشت یک هزار قطعه از زلوتی را پاک کرد

8. The Polish zloty falling by almost one-fourth against the euro since the end of September?
[ترجمه ترگمان]zloty لهستانی از اواخر سپتامبر تا حدود یک چهارم در برابر یورو سقوط خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]زلزله لهستان تقریبا یک چهارم نسبت به یورو از پایان ماه سپتامبر کاهش یافته است؟

9. The monthly mortgage payment for Jarek Wiewiorski's apartment has gone up by a fifth, to 800 zloty, about $600.
[ترجمه ترگمان]پرداخت وام مسکن ماهیانه Jarek Wiewiorski در حدود ۶۰۰ دلار و حدود ۶۰۰ دلار افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]پرداخت ماهانه وام مسکن برای آپارتمان Jarek Wiewiorski با یک پنجم، به 800 zloty، حدود 600 دلار افزایش یافته است

10. The previously strong euro turned weak and the Polish zloty, Hungarian forint and Czech koruna were even weaker.
[ترجمه ترگمان]یورو که قبلا قوی بود ضعیف شد و the لهستانی، forint مجارستان و چک نیز ضعیف تر بودند
[ترجمه گوگل]یورو قبلا قوی ضعیف شده بود و لهستان لهستانی، Forint Hungarian and Crown چک حتی حتی ضعیف تر بود

11. Poland's chilly attitude towards euro membership began to thaw after a euro10 billion ($ 5 billion) credit line was offered by the ECB to help stabilise the zloty.
[ترجمه ترگمان]نگرش سرد لهستان نسبت به عضویت در اروپا پس از آنکه یک خط اعتباری euro۱۰ میلیارد روپیه ای (۵ میلیارد دلاری)توسط بانک مرکزی اروپا برای کمک به ثبات بخشیدن به این کشور پیشنهاد شد، شروع به آب شدن کرد
[ترجمه گوگل]نگرش شیلر لهستان نسبت به عضویت یورو پس از آنکه یک میلیارد یورو (5 میلیارد دلار) خط اعتباری توسط بانک مرکزی اروپا برای کمک به تثبیت زلاتین عرضه شد، خاموش شد

12. Another advantage was a floating exchange rate: the Polish zloty plunged during the downturn, helping exporters and the tourism industry.
[ترجمه ترگمان]مزیت دیگر نرخ ارز شناور بود: the لهستانی در زمان رکود، به صادرکنندگان و صنعت گردشگری کمک کرد
[ترجمه گوگل]مزیت دیگر یک نرخ ارز شناور بود که لهستان لهستان در طول رکود کاهش یافت و به صادرکنندگان و صنعت گردشگری کمک کرد

13. Little wonder that the Polish government under Donald Turk has said Poland should swap the zloty for the euro in the next few years.
[ترجمه ترگمان]کمی تعجب کرد که دولت لهستان تحت نظر \"دونالد ترک\" گفته است که لهستان باید در چند سال آینده the یورو را برای یورو عوض کند
[ترجمه گوگل]کمی تعجب آور است که دولت لهستان تحت دونالد ترک گفته است که لهستان باید در چند سال آینده zloty برای یورو را مبادله کند

14. These emerging currencies are trending higher, with the Polish zloty and Czech koruna the weakest of the group, but even they remain in an uptrend.
[ترجمه ترگمان]این ارز در حال ظهور بیشتر است، با the لهستانی و چک، ضعیف ترین گروه است، اما حتی آن ها در یک uptrend باقی می مانند
[ترجمه گوگل]این ارزهای در حال ظهور در حال افزایش است، با لهستانی لهستانی و کرونا چک ضعیف ترین گروه، اما حتی در روند صعودی قرار دارند


کلمات دیگر: