کلمه جو
صفحه اصلی

fifo


(حسابداری - مخفف: اول آمد و اول می رود) روش فایفو (روش ارزیابی موجودی انبار: اقلام مصرف شده یا فروخته شده را به قیمت کالایی که ابتدا خریداری شده به حساب می آورند و کالاهای موجود را به قیمت کالایی که اخیرا خریداری شده محاسبه می کنند)

انگلیسی به فارسی

FIFO


(حسابداری - مخفف: اول آمد و اول می‌رود) روش فایفو (روش ارزیابی موجودی انبار: اقلام مصرف‌شده یا فروخته‌شده را به قیمت کالایی که ابتدا خریداری شده به حساب می آورند و کالاهای موجود را به قیمت کالایی که اخیراً خریداری شده محاسبه می‌کنند)


انگلیسی به انگلیسی

• system in which the first item stored is the first item retrieved (computers); inventory method for valuing merchandise

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] علامت اختصاری first out . first in روشی برای ذخیره و بازیابی اقلام ( داده ) از یک فهرست . جدول، یا پشته، به طوری که نخستین عنصر ذخیره شده . اولین عنصر مورد بازیابی نیز باشد . - خروج به ترتیب ورود، اولین صادره از اولین وارده، به ترتیب ورود Fint in First Out .
[برق و الکترونیک] first- in first- out-خروج به ترتیب ورود [ فیفو] روشی که چگونگی گرفتن داده ها از حافظه ی رایانه را تعریف می کند. در حافظه « فیفو» داده های ورودی به صورت خودکار به طرف پایانه های خروجی منتقل می شوند. پس از هر بار برداشتن داده از خروجی، داده های دیگر به صورت خودکار به پایین خط می آیند و موقعیتهای خالی را پر می کنند.

جملات نمونه

1. FIFO scheduling behaves differently from round-robin scheduling, and the differences can cause hangs in some Java programs.
[ترجمه ترگمان]FIFO های FIFO متفاوت از برنامه ریزی دوره ای رفتار می کنند و تفاوت ها می توانند باعث آویزان شدن بعضی از برنامه های جاوا شوند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی FIFO به طور متفاوت با برنامه ریزی Round-Robbin رفتار می کند و تفاوت ها می توانند در بعضی برنامه های جاوا بوجود آیند

2. The design of asynchronous FIFO meets with two troubles, metastability and how to generate empty and full flag correctly.
[ترجمه ترگمان]طراحی FIFO های غیر همزمان با دو مشکل مواجه می شوند، metastability و نحوه تولید صحیح و کامل پرچم
[ترجمه گوگل]طراحی FIFO ناهمزمان با دو مشکل، metastability و نحوه تولید پرچم خالی و کامل درست مطابقت دارد

3. When a new fingerprint is found, a first-in first-out (FIFO) strategy is used to allocate space in a limited memory-space to store the new entry.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک اثر انگشت جدید یافت می شود، یک استراتژی اول از FIFO ها برای تخصیص فضا در حافظه محدودی برای ذخیره ورودی جدید استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک اثر انگشت جدید پیدا می شود، استراتژی اول برای اولین بار (FIFO) برای اختصاص فضای در فضای حافظه محدود برای ذخیره ورود جدید استفاده می شود

4. If FIFO method is used to account for product costs, it is necessary to measure separately the equivalent units in beginning work in process and the current period equivalent units.
[ترجمه ترگمان]اگر از روش FIFO برای محاسبه هزینه های محصول استفاده می شود، لازم است واحدهای معادل را در شروع کار در فرآیند و واحدهای معادل دوره فعلی اندازه گیری کنیم
[ترجمه گوگل]اگر روش FIFO برای حساب هزینه های محصول مورد استفاده قرار گیرد، لازم است به طور جداگانه واحدهای معادل را در ابتدای کار در فرایند و واحد معادل دوره فعلی اندازه گیری کنید

5. Commonly used in disk drive scheduling algorithms are: simple disk drive scheduling algorithm is first in first out (FIFO) method.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های زمان بندی درایو دیسک، معمولا در ابتدا در ابتدا از روش FIFO استفاده می شود
[ترجمه گوگل]معمولا در الگوریتم های زمانبندی درایو مورد استفاده قرار می گیرند: الگوریتم زمانبندی ساده درایو دیسک ابتدا در ابتدا (FIFO) است

6. For simplicity, the page-out algorithm uses FIFO page-out algorithm, and in one out of only the page in the page table to erase.
[ترجمه ترگمان]برای سادگی، الگوریتم صفحه - خارج از الگوریتم FIFO را استفاده می کند و در یک صفحه از تنها صفحه در جدول صفحه برای پاک کردن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]برای سادگی، الگوریتم صفحه بندی از الگوریتم FIFO صفحه استفاده می کند و در یکی از تنها صفحه در جدول صفحه برای پاک کردن

7. Data is transmitted out of the FIFO at a transmit clock rate using a transmit address pointer incremented at the transmit clock rate.
[ترجمه ترگمان]داده از FIFO ها خارج از FIFO انتقال داده می شود و با استفاده از سیگنال حامل نشان می دهد که در نرخ ساعت انتقال داده می شود
[ترجمه گوگل]داده ها از FIFO در یک نرخ انتقال ارسال شده با استفاده از نشانگر آدرس فرستنده افزایش می یابد که در نرخ انتقال انتقال افزایش می یابد

8. The improved design of FIFO in respect of Multi - Asynchronous Clock Designs acquires perfect working performance.
[ترجمه ترگمان]طراحی بهبود یافته FIFO با توجه به طراحی های همزمان چند بانده، عملکرد کاری کامل را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]طراحی بهبود یافته FIFO در رابطه با طراحی چند ساعتهی ساعت، عملکرد کامل کار را به دست میآورد

9. Presents a circuit of FIFO involving single port SRAM.
[ترجمه ترگمان]ارایه یک مدار FIFO با استفاده از SRAM تکی
[ترجمه گوگل]ارائه یک مدار FIFO شامل SRAM تک پورت

10. The processor read the FIFO storage data using the interrupt method in the procession of data processing.
[ترجمه ترگمان]پردازنده با استفاده از روش وقفه در روند پردازش داده ها، FIFO های ذخیره سازی FIFO را مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]پردازشگر اطلاعات ذخیره سازی FIFO را با استفاده از روش وقفه در پردازش داده خواند

11. Asynchronous First In First Out(FIFO) is adopted to synchronize data transfer between APB bus and I2C bus.
[ترجمه ترگمان]اول - در ابتدا (FIFO ها)برای همزمان سازی انتقال داده بین باس APB و باس I۲C اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]اولین بار در حالت اولیه (FIFO) آسنکرون برای تصویب همزمان انتقال داده بین bus bus APB و bus I2C اتخاذ می شود

12. This thesis uses FIFO input flow control strategy to improve performance of ATM multimedia network of Shanghai Railway Station.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه از استراتژی کنترل جریان ورودی FIFO برای بهبود عملکرد شبکه چندرسانه ای ATM ایستگاه راه آهن شانگهای استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این پایان نامه از استراتژی کنترل ورودی FIFO برای بهبود عملکرد شبکه چند رسانه ای ATM از ایستگاه راه آهن شانگهای استفاده می کند

13. The receiver side reads out the data from FIFO queue according to the type of data, and form one integrated frame to make sure of the integrality of frame.
[ترجمه ترگمان]طرف گیرنده اطلاعات از صف FIFO را مطابق با نوع داده از صف FIFO می خواند و یک چارچوب یکپارچه برای اطمینان از the فریم تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]طرف گیرنده داده ها را از صف FIFO با توجه به نوع داده ها خواند و یک فریم یکپارچه را برای اطمینان از یکپارچگی قاب ایجاد می کند

14. However, neither a pipe nor a named pipe provides random access, because each operates as a first-in, first-out (FIFO) device.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نه یک لوله و نه یک لوله به نام pipe امکان دسترسی تصادفی را فراهم نمی کنند، زیرا هر یک به عنوان یک دستگاه اول - اولین (FIFO)عمل می کند
[ترجمه گوگل]با این وجود، نه یک لوله و نه یک لوله نامی دسترسی تصادفی را فراهم می کند، زیرا هر کدام به عنوان دستگاه اول-در-اول-فای (FIFO) عمل می کند

15. Perhaps for this reason, many businesses change from FIFO to LIFO.
[ترجمه ترگمان]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسبوکارها از FIFO ها به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسب و کارها از FIFO به LIFO تغییر می کنند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: First In, First Out
موضوع: کامپیوتر
خروج به ترتیب ورود یکی از روش های سازماندهی کنترل داده با توجه به زمان و اولویت بندی است. این اصطلاح، اصل تکنیک پردازش صف یا بر آوردن تقاضای عرضه شده به وسیله راهکار «اولین ورودی، اولین دریافت کننده خدمات» (FCFS) را توصیف می نماید: هر مهره ای که زودتر وارد شود، زود تر بررسی می گردد و هر مهره ای پس از آن وارد شود صبر می کند تا اعمال انجام گرفته روی مهره اول تمام شود.

بنابراین، این موضوع شبیه رفتار صف بندی انسان ها است، جاییکه افراد صف را به ترتیب ورودشان ترک می نمایند. یازمانیکه در پشت چراغ راهنمایی منتظر نوبت خود می شوند. FCFS نیز نام دیگری برای الگوریتم زمانبندی سیستم عامل FIFO است. روشی که به هر فرآیندی زمانی از زمان پردازنده را مطابق با ترتیب ورودش اختصاص می دهد. در معنای وسیع تر، سرواژه LIFO یا «آخرین ورودی، اولین خروجی» متضاد FIFO است. با در نظر گرفتن واژه FILO به معنای «اولین ورودی، آخرین خروجی» تفاوت این دو واژه آشکار تر می شود. در واقع هر دو حالت خاصی از یک لیست عام هستند. تفاوت در داده ها وجود ندارد. بلکه در قواعد برای دستیابی به محتوا است.


کلمات دیگر: