کلمه جو
صفحه اصلی

nec

انگلیسی به فارسی

NEC


انگلیسی به انگلیسی

• large worldwide company headquarters in tokyo (japan) that manufactures computers and communications equipment and electron devices (provider of it and network solutions)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نمره انگلیسی نخ پنبه ای

جملات نمونه

1. Fujitsu, Hitachi, and NEC are competing with US firms to build the world's fastest supercomputer.
[ترجمه ترگمان]Fujitsu، شرکت هیتاچی و NEC با شرکت های آمریکایی رقابت می کنند تا سریع ترین supercomputer جهان را بسازند
[ترجمه گوگل]فوجیتسو، هیتاچی و NEC با شرکت های آمریکایی برای ساخت سریعترین ابر رایانه در جهان رقابت می کنند

2. Manufactured by the Nippon Electric Company (NEC), the drum-based machine was one of the earliest transistorized Japanese computers.
[ترجمه ترگمان]Manufactured توسط شرکت الکتریکی Nippon (NEC)، ماشین مبتنی بر طبل یکی از اولین کامپیوترهای ژاپنی بود
[ترجمه گوگل]تولید شده توسط شرکت برق نیپون (NEC)، دستگاه مبتنی بر درام یکی از اولین کامپیوترهای ترانزیستوری ژاپنی بود

3. Motorola, Philip and NEC [2] from Japan were welcomed with fever in the 80th, when Chines consumers unconditionally opted for the products and services of mutinational corporations.
[ترجمه ترگمان]موتورولا، فیلیپ و NEC (۲)از ژاپن با تب در ۸۰ مورد استقبال قرار گرفتند، در حالی که chines مصرف کنندگان بدون قید و شرط برای محصولات و خدمات شرکت های mutinational انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]موتورولا، فیلیپ و NEC [2] از ژاپن در تب و تاب بودن در 80 سالگی، هنگامی که مشتریان Chines بدون قید و شرط انتخاب محصولات و خدمات شرکت های مظنون

4. NEC, now sells yearly cell IS for the sum of approximately 625 mln.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، شرکت سالانه به قیمت حدود ۶۲۵ mln به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]NEC، در حال حاضر فروش سلول سالانه IS برای مجموع حدود 625 میلیون

5. Chris Eagles almost scored for NEC Nijmegen at Ajax, but saw his effort blocked by keeper Maarten Stekelenburg.
[ترجمه ترگمان]Chris ایگلز تقریبا برای NEC در آژاکس به ثمر رسیده بود، اما تلاش او را با مسدود کردن Maarten Maarten مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]کریس ایگلز تقریبا برای NEC Nijmegen در آژاکس گلزنی کرد ولی تلاش کرد دروازه بان مارتین استیکنبورگ را متوقف کند

6. His job at NEC is designed to make him the captain of the team but avoid an unpleasant Senate confirmation hearing.
[ترجمه ترگمان]کار او در NEC طراحی شده است تا وی را کاپیتان تیم سازد، اما از شنیدن یک جلسه ناخوشایند مجلس سنا اجتناب نماید
[ترجمه گوگل]کار او در NEC طراحی شده است تا او را کاپیتان تیم بسازد اما از شنیدن تأیید صحت ناخوشایند سنا جلوگیری شود

7. The human-like NEC machine is potentially a higher life form than either Tama or Aibo.
[ترجمه ترگمان]ماشین مانند NEC به طور بالقوه یک شکل زندگی بالاتر از either یا Aibo است
[ترجمه گوگل]دستگاه NEC مانند انسان به طور بالقوه یک شکل زندگی بالاتر از Tama یا Aibo است

8. The standard PC-compatible floppy disk controller (NEC 76 only has a one-byte buffer, so it uses this mode.
[ترجمه ترگمان]کنترل کننده دیسک نرم سازگار با کامپیوتر (NEC ۷۶ تنها یک حافظه میانی بایتی دارد، بنابراین از این حالت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کنترل کننده فلاپی دیسک سازگار با استاندارد PC (NEC 76 تنها بافر یک بایت دارد، بنابراین از این حالت استفاده می کند

9. Acting distribution company brand: Panasonic. Siemens . NEC.
[ترجمه ترگمان]نام تجاری شرکت توزیع کننده پخش: Panasonic زیمنس با NEC
[ترجمه گوگل]نام تجاری توزیع شرکت: پاناسونیک زیمنس NEC

10. NEC has put in effort to develop the first language translator software for Japan market.
[ترجمه ترگمان]NEC تلاش می کند تا اولین نرم افزار مترجم زبان برای بازار ژاپن توسعه یابد
[ترجمه گوگل]NEC تلاش کرده است تا نرم افزاری مبدل زبان اول برای بازار ژاپن را توسعه دهد

11. However, NEC has developed a new harmonically tuned amplifier which achieves 45% efficiency on otherwise standard components.
[ترجمه ترگمان]با این حال، NEC یک تقویت کننده tuned تنظیم شده جدید را توسعه داده است که کارایی ۴۵ درصد را در مولفه های استاندارد به دست می آورد
[ترجمه گوگل]با این حال، NEC یک آمپلی فایر جدید هماهنگ تنظیم شده را ایجاد کرده است که به ترتیب در بازه های 45 درصدی در اجزای استاندارد به دست می آید

12. Researchers at NEC System Technologies and Mie University have designed a robot that can taste — an electromechanical sommelier able to identify dozens of different wines, cheeses and hors d'oeuvres.
[ترجمه ترگمان]محققان در فن آوری های سیستم NEC و دانشگاه Mie یک روبات طراحی کرده اند که می تواند طعم خوبی داشته باشد - یک sommelier الکترومکانیکی که می تواند ده ها نوع مختلف از انواع شراب، پنیر و hors را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]محققان در فن آوری NEC System Technologies و دانشگاه Mie یک ربات را طراحی کرده اند که می تواند طعم آن را بگیرد - یک کمپانی الکترومکانیکی قادر به شناسایی ده ها تن از شراب ها، پنیر ها و صنایع دستی است

13. The end user is like NEC, BIRD and HUAWEI.
[ترجمه ترگمان]کاربر نهایی مثل NEC، bird و HUAWEI می باشد
[ترجمه گوگل]کاربر نهایی مانند NEC، BIRD و HUAWEI است

14. NEC sells a scaled - down version of the new supercomputer.
[ترجمه ترگمان]NEC یک نسخه کوچک تر از the جدید را به فروش می رساند
[ترجمه گوگل]NEC یک نسخه کوچکتر از ابر رایانه جدید را به فروش می رساند


کلمات دیگر: