کلمه جو
صفحه اصلی

jacks


(با فعل مفرد- بازی کردن: در حین جهاندن توپ به بالا وپایین چیزی را از زمین بر می دارند مثلا چند ریگ را) بازی جکز

انگلیسی به فارسی

(با فعل مفرد- بازی کردن: در حین جهاندن توپ به بالا وپایین چیزی را از زمین بر میدارند برای مثال چند ریگ را) بازی جکز


جک ها، فنجان، جک زدن، سرزنش کردن


انگلیسی به انگلیسی

• game in which jacks are picked up in a specific sequence between bouncing or throwing and catching a rubber ball

جملات نمونه

1. Jack is as good as his master.
[ترجمه ترگمان]جک به خوبی اربابش است
[ترجمه گوگل]جک خوب استادش است

2. All shall be well, Jack shall have Gill [Jill].
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب خواهد بود، جک باید گیل رو داشته باشه
[ترجمه گوگل]همه باید خوب باشند، جک باید گیل [جیل] داشته باشد

3. A good Jack makes a good Jill [Gill].
[ترجمه ترگمان]یک جک خوب، جیل خوبی می سازد (گیل)
[ترجمه گوگل]خوب جک خوب جیل [گیل] را می سازد

4. A Jack of all trades and master of none.
[ترجمه ترگمان] یه \"جک\" از همه trades و استاد هیچ کسی
[ترجمه گوگل]جک تمام معاملات و استاد هیچ کدام

5. Jack of all trades and master of none.
[ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades و استاد هیچ کسی\"
[ترجمه گوگل]جک از همه معاملات و استاد هیچ کدام

6. All work and no play makes Jack a dull boy; all play and no work makes Jack a mere boy.
[ترجمه ترگمان]همه کار و بازی کردن جک یک پسر کسل کننده است؛ همه بازی و کار، جک یک پسر ساده است
[ترجمه گوگل]همه کارها و هیچ بازی باعث می شود جک یک پسر کسل کننده باشد؛ همه بازی ها و هیچ کار جک را به نفع پسر می سازد

7. Jack of all trades is of no trade.
[ترجمه ترگمان] کار \"جک\" هیچ ربطی به تجارت نداره
[ترجمه گوگل]جک تمام معاملات بدون تجارت است

8. All work and no play makes Jack a dull boy.
[ترجمه ترگمان]همه کار و بازی جک را تبدیل به یک پسر کودن می کند
[ترجمه گوگل]همه کارها و هیچ بازی باعث می شود جک یک پسر کسل کننده باشد

9. Every Jack must [shall] have his Jill [Gill].
[ترجمه ترگمان]هر جک باید به جیل کمک کند
[ترجمه گوگل]هر جک باید [باید] Jill [Gill] داشته باشد

10. All shall be well, Jack shall have Jill.
[ترجمه ترگمان]همه چیز روبه راه خواهد شد، جک هم جیل خواهد داشت
[ترجمه گوگل]همه باید خوب باشند، جک باید جیل باشد

11. Jack of all trades, master of none.
[ترجمه ترگمان] جک \"از همه trades، استاد هیچ\"
[ترجمه گوگل]همه کاره و هیچ کاره

12. It has been alleged that Jack stole the money.
[ترجمه ترگمان]ادعا شده است که جک پول را دزدید
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که جک پول را به سرقت برده است

13. Jack assured himself that they did as they were told.
[ترجمه ترگمان]جک به خودش اطمینان داد که آن ها کاری را که به آن ها گفته اند انجام می دهند
[ترجمه گوگل]جک خودش را اطمینان داد که به آنها گفته شده است

14. Jack was being perverse and refusing to agree with anything we said.
[ترجمه ترگمان]جک خیلی عصبانی بود و با حرفی که زدیم موافق نبود
[ترجمه گوگل]جک خشمگین بود و امتناع از پذیرفتن هرچیزی که گفتیم ناراضی بود

15. Jack duked me because he said I had insulted him.
[ترجمه ترگمان] جک \"بهم گفت که بهش توهین کردم\"
[ترجمه گوگل]جک به من احترام کرد زیرا او گفت من به او محکوم شده ام


کلمات دیگر: