کلمه جو
صفحه اصلی

jail cell

انگلیسی به فارسی

سلول زندان


انگلیسی به انگلیسی

• prison cell, room where a prisoner is kept

جملات نمونه

1. Chin spent the night locked in a jail cell with a condemned man.
[ترجمه ترگمان]چین شب را در سلول زندان با یک مرد محکوم حبس کرده بود
[ترجمه گوگل]چین شب را با یک مرد محکوم در یک سلول زندان قفل کرد

2. Yoyo imagines herself in a jail cell.
[ترجمه ترگمان]او خودش را در سلول زندان تصور می کند
[ترجمه گوگل]Yoyo خود را در یک سلول زندان تصور می کند

3. In April, Williams shared a jail cell with Wooten, in a housing assignment officials have said was an accident.
[ترجمه ترگمان]در ماه آوریل، ویلیامز یک سلول زندان با wooten را در یکی از مقامات ماموریتی که گفته بودند یک حادثه بوده است، به اشتراک گذاشت
[ترجمه گوگل]در ماه آوریل، ویلیامز یک سلول زندان با Wooten را در اختیار داشت، مقامات گفتند که یک تصادف بود

4. Found hanging by toreador pants in jail cell.
[ترجمه ترگمان] تو سلول زندان با شلوار گاو باز شده
[ترجمه گوگل]در سلول زندان با شلوار toreador حلق آویز شده است

5. Today, the former Iraqi leader sits in a jail cell in the Baghdad area.
[ترجمه ترگمان]امروز، رهبر سابق عراق در یک زندان در منطقه بغداد نشسته است
[ترجمه گوگل]امروز رهبر سابق عراق در یک سلول زندان در منطقه بغداد نشسته است

6. Adam was thrown in a jail cell one night, but I think his dank, hot cell was a joke, meant to amuse the investigators.
[ترجمه ترگمان]ادم در یک شب زندان را به زندان انداخته بود، اما فکر می کنم سلول مرطوب و سکسی او یک شوخی بود، قصد داشت investigators را سرگرم کند
[ترجمه گوگل]آدام در یک سلول زندان در یک شب پرتاب شد، اما من فکر می کنم او سلول داغ و خنک بود شوخی بود، به معنی محاکمه محققان

7. Madoff now occupies a jail cell, the size of a walk - in closet.
[ترجمه ترگمان]Madoff در حال حاضر یک سلول زندان، به اندازه یک اتاق پیاده روی در کمد را اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]مدافف اکنون یک سلول زندان، اندازه یک راه رفتن - در گنجه را اشغال می کند

8. Veronica follows Michael to a jail cell in the courthouse.
[ترجمه ترگمان]ورونیکا \"از\" مایکل \"دنبال\" مایکل \"توی دادگاه میره\"
[ترجمه گوگل]ورونیکا مایکل را به سلول زندان در دادگاه میسپارد

9. Frank was abducted from his jail cell and taken to one of the South's innumerable lynching trees.
[ترجمه ترگمان]فرانک از سلول زندان دزدیده شد و به یکی از the بی شمار جنوبی زد
[ترجمه گوگل]فرانک از سلول زندان او ربوده شده و به یکی از درختان لینچین بی شمار جنوبی منتقل شد

10. I shouted to Ahab as he left the jail cell.
[ترجمه ترگمان]همچنان که از سلول زندان بیرون می رفت با صدای بلند به اهب فریاد زدم:
[ترجمه گوگل]من به آخب فریاد زدم وقتی که او سلول زندان را ترک کرد

11. He had not been accused of a crime, yet Curtis Brown spent 10 of his last days in a jail cell.
[ترجمه ترگمان]او به جرمی متهم نشده بود، اما کرتیس براون ۱۰ تن از آخرین روزه ای خود را در سلول زندان گذراند
[ترجمه گوگل]او به جرم متهم نشده است، اما کورتیس براون 10 روز از آخرین روزهایش در یک سلول زندان گذراند

12. Benji Dunn: Oh well maybe we could share a jail cell together!
[ترجمه ترگمان]اوه، خب، شاید بتونیم یه سلول زندان با هم تقسیم کنیم
[ترجمه گوگل]بنji دان: آه شاید ما بتوانیم یک سلول زندان را با هم به اشتراک بگذاریم!

13. "If you do something wrong, you have to accept some responsibility, " she said. "Sitting in a jail cell does provide anonymity.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" اگر شما کار اشتباهی انجام دهید، باید برخی از مسئولیت ها را قبول کنید
[ترجمه گوگل]او گفت: 'اگر شما چیزی اشتباه کنید، باید برخی از مسئولیت ها را قبول کنید ' نشستن در یک سلول زندان ناشناس می شود

14. It did seem absurd to imagine Ethan wearing an orange jumpsuit and sitting in a jail cell for inflicting a harm that was mostly in her head anyway.
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه به نظر می رسید که ایتن لباس نارنجی به تن کرده و در سلول زندان که بیشتر از همه به سرش ضربه زده بود، دست و پا می زد
[ترجمه گوگل]به نظر نمیرسد تصور کنید اتان با لباس پرتقالی پرتقال و نشسته در یک سلول زندان برای آسیب زدن که عمدتا در سر او بود به هر حال

پیشنهاد کاربران

بازداشتگاه


کلمات دیگر: