کلمه جو
صفحه اصلی

jacket potato

انگلیسی به فارسی

کیک سیب زمینی


انگلیسی به انگلیسی

• (british) baked potato, potato cooked by dry heat

جملات نمونه

1. Grill the kebabs, turning frequently. Serve with a jacket potato and a green salad.
[ترجمه ترگمان]رستوران \"گریل\" را بارها و بارها رو به رو کرده است این غذا را با یک سیب زمینی و سالاد سبز سرو کنید
[ترجمه گوگل]کباب را روی میز کباب بزنید با یک سیب زمینی سرخ کرده و یک سالاد سبز سرو کنید

2. Serve with a jacket potato and a green salad.
[ترجمه ترگمان]این غذا را با یک سیب زمینی و سالاد سبز سرو کنید
[ترجمه گوگل]با یک سیب زمینی سرخ کرده و یک سالاد سبز سرو کنید

3. Cold, cooked jacket potato plus a tub of salad, sandwich filling, or dip.
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی پخته شده، یک سیب زمینی پخته شده به اضافه یک وان سالاد، پر کردن ساندویچ و یا دیپ
[ترجمه گوگل]سیب زمینی سرخ شده پخته شده به همراه یک وان سالاد، ساندویچ پر یا سیب زمینی

4. My favourite is Marks and Spencer jacket potato with cheese.
[ترجمه ترگمان]مورد علاقه من \"مارکز\" و سیب زمینی \"اسپنسر\" با پنیر
[ترجمه گوگل]مورد علاقه من مارک و Spencer ژاکت سیب زمینی با پنیر است

5. I ate an energy-giving meal - bakes beans and jacket potato - a combination the midwife would later curse me for.
[ترجمه ترگمان]من یک وعده غذایی را خوردم - لوبیا و لوبیا ژاکت - ترکیبی که ماما بعدا برای آن به من فحش می داد
[ترجمه گوگل]من یک وعده غذا خوردم - لوبیا و کت سیب زمینی را می خورد - ترکیبی از مأموریت بعدا من را لعنت کرد

6. All dishes are served with a choice of garlic bread, jacket potato, new potatoes or french fries.
[ترجمه ترگمان]همه غذاها با یک انتخاب از نان سیر، سیب زمینی کت، سیب زمینی جدید و یا سیب زمینی سرخ کرده سرو کار دارند
[ترجمه گوگل]تمام غذاها با انتخاب نان سیر، سیب زمینی سرخ شده، سیب زمینی تازه یا سیب زمینی سرخ شده استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

سیب زمینی تنوری ( با پوست )


کلمات دیگر: