جاکارو
jackaroo
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (australian) man who lives on a sheep or cattle farm as an apprentice
جملات نمونه
1. Can jackaroo to accountant thing place, not pay is possible also, can raise your accountant objective level very quickly so, apply for a job in the future very convenient.
[ترجمه ترگمان]می توان به عنوان یک کار حسابدار، نه پرداخت، بلکه می تواند سطح هدف accountant را بسیار سریع بالا ببرد، بنابراین برای شغلی در آینده بسیار مناسب درخواست دهید
[ترجمه گوگل]آیا می توانید محل حسابرسی را حساب کنید، پرداخت امکان پذیر نیست، می تواند سطح هدف حسابدار خود را بسیار سریع افزایش دهد، بنابراین برای کار در آینده مناسب است
[ترجمه گوگل]آیا می توانید محل حسابرسی را حساب کنید، پرداخت امکان پذیر نیست، می تواند سطح هدف حسابدار خود را بسیار سریع افزایش دهد، بنابراین برای کار در آینده مناسب است
2. You are right! Everyone begins in jackaroo, if you can receive ideas, you can make progress.
[ترجمه ترگمان]حق با تو است! همه از این موضوع شروع می کنند که اگر شما بتوانید ایده هایی را دریافت کنید، می توانید پیشرفت کنید
[ترجمه گوگل]درست است هر کس از جاکارو شروع می شود، اگر بتوانید ایده ها را دریافت کنید، می توانید پیشرفت کنید
[ترجمه گوگل]درست است هر کس از جاکارو شروع می شود، اگر بتوانید ایده ها را دریافت کنید، می توانید پیشرفت کنید
3. How jackaroo how to write, include time, place, working content, impressional result and experience are waited a moment!
[ترجمه ترگمان]این که چگونه می توان این را نوشت، زمان، مکان، محتوای کاری، نتیجه و تجربه کافی برای یک لحظه صبر کرد!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟
4. How jackaroo how to write, include time, place, working content, impressional result and experience are waited a moment! Zhu Shunli!
[ترجمه ترگمان]این که چگونه می توان این را نوشت، زمان، مکان، محتوای کاری، نتیجه و تجربه کافی برای یک لحظه صبر کرد! ژو Shunli!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟ زو شونلی!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟ زو شونلی!
5. Based on the contrast analysis in the body part, the last part gives five conclusions and three pieces of advice on jackaroo teachers'questioning.
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل مقایسه ای در بخش بدن، بخش آخر پنج نتیجه گیری و سه بخش از مشاوره را در مورد این موضوع به این مساله اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل کنتراست در بخش بدن، آخرین بخش پنج نتیجه گیری و سه بخش مشاوره در مورد سوال معلمان jackaroo است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل کنتراست در بخش بدن، آخرین بخش پنج نتیجه گیری و سه بخش مشاوره در مورد سوال معلمان jackaroo است
6. After these people are enrolled to come in, still want to jackaroo through long-term basic level.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه این افراد برای ورود به اینجا ثبت نام کردند، هنوز هم می خواهند از سطح پایه بلند مدت به این مساله کمک کنند
[ترجمه گوگل]پس از این افراد ثبت نام برای ورود، هنوز هم می خواهم از طریق سطح پایه دراز مدت
[ترجمه گوگل]پس از این افراد ثبت نام برای ورود، هنوز هم می خواهم از طریق سطح پایه دراز مدت
7. In that time I fell nothing . When I experience difficulties I remember his words. It's also the first note's name in jackaroo start off.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان من هیچ کاری نکردم وقتی مشکلات را تجربه کردم، کلمات او را به یاد می آورم اسم اولین یادداشت در jackaroo شروع می شود
[ترجمه گوگل]در آن زمان چیزی ندیدم هنگامی که من مشکلات را تجربه می کنم، کلمات او را به یاد می آورم این نیز نام اولین یادداشت در jackaroo شروع می شود
[ترجمه گوگل]در آن زمان چیزی ندیدم هنگامی که من مشکلات را تجربه می کنم، کلمات او را به یاد می آورم این نیز نام اولین یادداشت در jackaroo شروع می شود
پیشنهاد کاربران
فردی ک در آغل کار میکند تا مهارت لازم در دامپروری را بدست اورد
کسی که از گوسفندان مراقبت میکند
چوپان یار
به معنی چوپان
بیشتر در الفاض به معنی چوپان. . حفاظت کننده
گله دار
چوپان
دامپرور، دامدار
گاوچران
کارآموز مزرعه داری
چوپان، گله دار
کسی که در مذرعه ی گوسفند کار میکند
مردی که به عنوان کارآموز در مزرعه یا دامداری گوسفند کار می کند
به معنای چوپان هست
کسی که به عنوان کار آموز در دامداری یا مزرعه مشغول به کار است
فردی که از گوسفندان محافظت می کند .
دامپرور
کشاورز
دامپرور
کشاورز
شکارچی حیوانات خطرناک
کسی که از گوسفندان مراقبت میکند یا چوپان
کسی که از گوسفندان مراقبت می کند یا می توان گفت چوپان
Jackaroos work on sheep farm
کار آموز دام داری
سلام
ای کاش مخالف و هم معنی هم داشت😥😥😐😠😓😔
ای کاش مخالف و هم معنی هم داشت😥😥😐😠😓😔
کلمات دیگر: