کلمه جو
صفحه اصلی

safety pin


سنجاق قفلی

انگلیسی به فارسی

سنجاق قفلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a pin doubled back on itself to form a clasp with a spring at one end and a protective sheath at the other that covers and holds the point.

• pin that bends backward on itself and is fastened by placing the pointed end into a guard
a safety pin is a bent metal pin, used for fastening things together. the point of the pin has a cover.

جملات نمونه

1. A safety pin has a metal covering over the pointed end.
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش فلزی بر روی انتهای نوک دار دارد
[ترجمه گوگل]پین ایمنی یک پوشش فلزی را در انتهای اشاره دارد

2. A safety pin has a cover over its point.
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش در نوک آن دارد
[ترجمه گوگل]پین ایمنی دارای پوشش روی نقطه آن است

3. Heating an implement made of a straightened safety pin, he speared the bugs, then brought them to the candle flame.
[ترجمه ترگمان]با گرم کردن یک دستگاه ایمنی کامل، او سوسک را به نیزه زد و سپس آن ها را به شعله شمع آورد
[ترجمه گوگل]گرمایش یک مونتاژ ساخته شده از یک پین ایمن صاف، او اشکالات speirds، سپس آنها را به شعله شمع آورده است

4. The safety pin can penetrate a safety pin guide pore plate and insert the pin hole of the fixed pore plate of the safety pin.
[ترجمه ترگمان]پین ایمنی می تواند به یک پین ایمنی نفوذ کرده و صفحه منفذ را وارد کرده و سوراخ سوراخ of ثابت را در یک پین ثابت قرار دهد
[ترجمه گوگل]پین ایمنی می تواند یک ورق منفذی راهنمای ایمنی نفوذ کند و سوراخ پین از صفحه حفره ثابت حفره ایمنی را وارد کند

5. The teen used a safety pin to help him escape.
[ترجمه ترگمان]نوجوان از یک سنجاق ایمنی استفاده کرد تا به او کمک کند فرار کند
[ترجمه گوگل]این نوجوان با استفاده از پین ایمن برای کمک به فرار او

6. Get a paperclip or safety pin and bend it straight.
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق و یا یک سنجاق ایمنی بردارید و آن را صاف کنید
[ترجمه گوگل]یک پیکربندی یا پین ایمن دریافت کنید و آن را مستقیما خم کنید

7. She pinned the gown at neck with a safety pin.
[ترجمه ترگمان]او لباس را با یک سنجاق ایمنی به گردن او سنجاق کرد
[ترجمه گوگل]او لباس پاشنه گردن را با یک پین ایمن بست

8. Please give me a safety pin.
[ترجمه ترگمان]لطفا یه ضامن امنیتی بهم بده
[ترجمه گوگل]لطفا یک پین امنیتی بگذارید

9. Insertremove gear safety pin.
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق ایمنی لوازم جانبی
[ترجمه گوگل]Insertremove دنده ایمنی دنده

10. She pinned the gown at the neck with a safety pin.
[ترجمه ترگمان]او لباس را با یک سنجاق ایمنی به گردن او سنجاق کرد
[ترجمه گوگل]او لباس پاشنه گردن را با یک پین ایمن بست

11. Later the gadget acquired a popular name - the safety pin - and made some one else very rich.
[ترجمه ترگمان]بعدها این ابزار یک نام مشهور پیدا کرد - the ایمنی - و یکی دیگر از آن ها بسیار ثروتمند شد
[ترجمه گوگل]بعدها این وسیله نام عمومی را - پین ایمنی - به دست آورد و بعضی دیگر بسیار ثروتمند شد

12. I love those ones where there's a piece of cloth just with a safety pin or something like that.
[ترجمه ترگمان]من عاشق اونایی هستم که یه تیکه پارچه فقط با یه سنجاق ایمنی یا همچین چیزی هستن
[ترجمه گوگل]من عاشق کسانی هستم که در آن یک قطعه از پارچه فقط با یک پین ایمنی یا چیزی شبیه آن وجود دارد

13. All numbers should be clean and pinned on with a safety pin in each corner.
[ترجمه ترگمان]همه اعداد باید تمیز باشند و با یک پین ایمنی در هر گوشه نصب شوند
[ترجمه گوگل]تمام اعداد باید در هر گوشه ای پاک شوند و با یک پین ایمن نصب شوند

14. The nose ring was my act of rebellion. The hole hasn't closed so every now and again I put a safety pin through my nose to freak the children out.
[ترجمه ترگمان] حلقه بینی عمل من بود سوراخ تا حالا بسته نشده و من یک سنجاق ایمنی روی دماغم گذاشتم تا بچه ها را عصبانی کنم
[ترجمه گوگل]حلقه بینی من عمل شورش بود سوراخ بسته شده است بنابراین هر بار که من دوباره یک پین ایمنی را از طریق بینی گذاشتم تا بچه ها را بیرون بکشند

پیشنهاد کاربران

ضامن ( برای نارنجک )


کلمات دیگر: