کلمه جو
صفحه اصلی

ptsd

انگلیسی به فارسی

PTSD


انگلیسی به انگلیسی

• disorder characterized by illusions that a past traumatic event is recurring and severe reaction to stress-inducing stimuli (often affects veterans and victims of violence)

جملات نمونه

1. Those with mild TBI developed PTSD, panic disorder, agoraphobia, or social phobia twice as often as those with no TBI.
[ترجمه ترگمان]کسانی که مبتلا به اختلال استرس پس از حادثه هستند، دچار اختلال استرسی پس از حادثه، اختلال اضطراب، agoraphobia، یا ترس اجتماعی می شوند
[ترجمه گوگل]کسانی که مبتلا به TBI خفیف هستند، PTSD، اختلال هراس، آگورافوبیا یا فتنه اجتماعی را دو برابر بیشتر از افراد بدون TBI ایجاد می کنند

2. If a veteran with posttraumatic stress disorder (PTSD) is having night terrors, a dog can wake him or her up and may even turn on a light.
[ترجمه ترگمان]اگر یک سرباز قدیمی با اختلال استرس posttraumatic (PTSD)در شب وحشت دارد، یک سگ می تواند او را بیدار کند و حتی ممکن است به نور تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اگر یک جانباز مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دچار ترور شبانه شود، یک سگ می تواند او را بیدار کند و حتی ممکن است نور را روشن کند

3. The researchers used the Diagnostic Interview Schedule for Children to assess rates of posttraumatic stress disorder (PTSD), anorexia, bulimia, major depression, conduct disorder, and suicidality.
[ترجمه ترگمان]محققان از برنامه مصاحبه تشخیصی برای کودکان برای ارزیابی میزان اختلال استرس پس از حادثه، anorexia، bulimia، افسردگی بزرگ، اختلال رفتاری و suicidality استفاده کردند
[ترجمه گوگل]محققان از برنامه مصاحبه تشخیصی برای کودکان برای ارزیابی میزان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، بی اشتهایی، Bulimia، افسردگی عمده، اختلالات رفتاری و خودکشی استفاده کردند

4. PTSD is a reactive mental disorder noticed by psychiatrists in China in the past decade.
[ترجمه ترگمان]بیماری PTSD یک اختلال ذهنی فعال است که در دهه گذشته توسط روانپزشکان در چین مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]PTSD یک اختلال روانشناختی است که توسط روانپزشکان در دهه گذشته دیده شده است

5. The PTSD study of Cambodians was supported by the United States Institute of Peace.
[ترجمه ترگمان]مطالعه PTSD از مردم کامبوج از سوی موسسه صلح ایالات متحده مورد حمایت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مطالعه PTSD کامبوج توسط موسسه صلح ایالات متحده حمایت شد

6. A woman who cannot feel afraid because of a missing structure in her brain could help scientists discover treatments for post-traumatic stress disorder (PTSD).
[ترجمه ترگمان]زنی که نمی تواند به خاطر یک ساختار گم شده در مغز خود احساس ترس کند می تواند به دانشمندان کمک کند تا درمان اختلال استرس پس از حادثه را کشف کنند
[ترجمه گوگل]یک زن که نمی تواند از ساختار گمشده در مغز او نترسد، می تواند به دانشمندان کمک کند تا روش های درمان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را بیابند

7. Although PTSD begins after a traumatic event, other factors also play an important role.
[ترجمه ترگمان]هر چند پس از حادثه حادثه پس از حادثه پس از حادثه پس از حادثه پس از حادثه، عوامل دیگری نیز نقش مهمی بازی می کنند
[ترجمه گوگل]اگرچه PTSD بعد از یک حادثه تهاجمی شروع می شود، عوامل دیگری نیز نقش مهمی ایفا می کنند

8. PTSD is defined as an anxiety disorder precipitated by a traumatic event and characterized by symptoms of re-experiencing the trauma, avoidance and numbing and hyperarousal.
[ترجمه ترگمان]اختلال اضطراب پس از حادثه ناشی از حادثه اختلال اضطراب تعریف می شود و با نشانه هایی از تجربه مجدد ضربه روحی، اجتناب و بی حس کردن و hyperarousal مشخص می شود
[ترجمه گوگل]PTSD به عنوان یک اختلال اضطرابی که به وسیله یک رویداد آسیب دیده تشخیص داده شده و با علائم دوباره تجربه تروما، اجتناب و خستگی و بیش از حد آزار شناخته شده است، تعریف شده است

9. They often not only suffer from posttraumatic stress disorder (PTSD) but also in 80% of cases from different co- morbidities like depression, anxieties and somatoform symptoms.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب نه تنها از اختلال استرس posttraumatic (PTSD رنج می برند)، بلکه در ۸۰ درصد موارد از هم زیستی متفاوت مثل افسردگی، اضطراب و علائم somatoform رنج می برند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب نه تنها از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) رنج می برند بلکه در 80٪ موارد از بیماری های مختلف هم چون افسردگی، اضطراب و علائم سموتوفرم دیده می شوند

10. Posttraumatic stress disorder ( PTSD ) is a clinical syndrome after the strong mental trauma.
[ترجمه ترگمان]اختلال استرس پس از آسیب روانی قوی، یک سندروم بالینی است
[ترجمه گوگل]اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک سندروم بالینی پس از آسیب روانی شدید است

11. An important component of anxiety disorders, including posttraumatic stress disorder (PTSD), is the formulation of memories associated with fear.
[ترجمه ترگمان]یک جز مهم از اختلالات اضطراب شامل اختلال استرس posttraumatic (PTSD)، فرموله کردن خاطرات مربوط به ترس است
[ترجمه گوگل]یکی از مهمترین اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، تشکیل خاطرات مربوط به ترس است

12. She said PTSD involves changes in a person's psychological state and their neurobiological state.
[ترجمه ترگمان]او گفت که اختلال استرس پس از اختلال در حالت روان شناختی فرد و حالت عصبی آن ها را شامل می شود
[ترجمه گوگل]او گفت که PTSD شامل تغییرات در وضعیت روحی فرد و وضعیت عصبی آنها می شود

13. Additional clinical tests examining MDMA-based treatments for PTSD are under way in Switzerland and Israel.
[ترجمه ترگمان]آزمایش های بالینی دیگری که درمان های مبتنی بر MDMA را بررسی می کنند، در سوییس و اسرائیل در حال انجام هستند
[ترجمه گوگل]آزمایشهای بالینی اضافی برای بررسی درمان مبتنی بر MDMA برای PTSD در سوئیس و اسرائیل ادامه دارد

14. Post - traumatic stress disorder ( PTSD ) is a type of anxiety disorder that's triggered by a traumatic event.
[ترجمه ترگمان]اختلال استرس پس از ضربه (اختلال استرس پس از حادثه)نوعی اختلال اضطراب است که از رویداد ضربه ناشی می شود
[ترجمه گوگل]اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک نوع اختلال اضطرابی است که به وسیله یک رویداد آسیب دیده ایجاد می شود

15. The researchers studied children from ages 7 to 13 suffering from PTSD.
[ترجمه ترگمان]محققان کودکان ۷ تا ۱۳ ساله مبتلا به PTSD را مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]محققان کودکان 7 تا 13 ساله مبتلا به PTSD را مورد بررسی قرار دادند

پیشنهاد کاربران

اختلال استرس پس از سانحه

abbreviation of posttraumatic stress disorder

هو الشافی
با سلام، این اختصار، مربوط به چهار کلمه اختلال استرس پس از حادثه، تکان دهنده میباشد این بیماری مربوط به روانپرشکی میباشد و بسته به تحمل افراد در مقابل حوادث متفاوت هست مثلا یک مورد که برای برخی غیر قابل تحمل هست برای سایر افراد تحمل پذیر و غیر قابل توجه هست از جمله دیدن خونریزی برای برخی بسیار هولناک و برای اکثر کارکنان بیمارستان امری عادی هست و علت ان میتواند سازگاری و عادت کردن به Bleeding یا خونریزی های شدید بعلت اسیب شریانهای بزرگ مثل سر خ رگ فمو ر باشد عوامل اصلی این بیماری بیشتر به حوادث فورس ماژور نظیر زلزله ، سیل , بهمن ، جنگ ، تصادفات بزرگ رانندگی، ادمکشی با سلاح سرد یا گرم ، اتش سوزیهای بزرگ، سقوط فردی از ارتفاع ، انفجار شدید، مردن عزیز یا عزیزان فرد بطور ناگهانی ، تجاوز به عنف، اشغال شهر توسط دشمن ، ژنوسید و دهها عنوان دیگر باشد و اشخاص نیز در مبتلا شدن به این بیماری متفاوت هستند. فرد بیمار در اوایل بیماری که Acute بوده بسیار حساس ، که نمیتوانند انرا از ذهن خود دور کنند و حتی در خواب نیز گریبانگیر انها میباشد و کابوس های وحشتناکی دیده و در حالیکه عرق سرد روی پیشانی ایجادشده و دچار تاکیکا ردی ویا Palpetation شدهاند از خواب بافریاد یا نگرانی شدید بیدار و پس از اگاهی به زمان و مکان ارامتر میشوند ، پروگنوز یا اینده بیماری بسته به خود بیمار میباشد و به مرور مثلا فردی که عزیزی را از دست داده با ترشح هورمون کورتیزول در بدن از ششماه تا یکسال به ان عادت میکنند و یا نیاز به درمان دارویی و مشاوره روانشناسی دارند و گاها در اثر موردی دیگر این مسیله در ذهن فرد تداعی میشود، اطرافیان نزدیک بیمار باید سعی کنند در این خصوص و یا مواردی که منتج به ان میشود صحبت نکنند اکثر بیماران به مرور زمان بهبود پیدا میکنند و درصد ناچیزی دچار حالتchronic میشوند ، حتی برخی از افراد در گزارشاتی که در منابع روانپزشکی ثبت شده در مراحل اولیه suiside یا خود کشی میکنند. با تشکر.

Post Traumatic Stress Disorder به انگلیسی
Posttraumatisk stressyndrom به سویدی ( سوئدی )
اختلالات روانی ناشی از آسیب های ماندگار ( مهندس اسماعیلزاده )

به یک یا مجموعه ای از ناخوشی های روانی گویند که در اثر صدمات شدید جسمانی یا روانی و یا هر دوی اینها به وجود آمده باشند. به گونه نمونه، اگر کسی زمین لرزه ی سنگین و کشنده ای را دیده باشد، همینکه این حادثه از طریق تصویر، بو، گفتار یا دگر نشانه ها دوباره به ذهن او میفتد، دچار یک اختلال یا معمولاً چندین اختلال روانی می شود مثلاَ ترس، دلهره یا دلشوریدگی، بیخوابی، درفنجک ( خواب ترسناک که اشتباهاً کابوس گفته می شود ) ، افسردگی، تپش دل، نفس سوختگی، شنیدن صدا یا دیدن کسی که وجود ندارد.
"اختلالات روانی ناشی از آسیب های ماندگار" یکی از مباحث بزرگ روانشناسی ( و روانپزشکی ) می باشد. گفته می شود که این ناخوشی را نمیتوان درمان کرد اما با جلسات مکرر روانشناسی ( و همراه با دارو ) پس از مدت طولانی، درد و رنج ناشی از آنرا سبک و کم ساخت.
( یادآوری: نویسنده افتخار دارد که آبادیس نخستین فرهنگ است که این ترجمه و شرح را در سطح ملی و جهانی نشر و گسترش میدهد. به آرزوی روزی که این ترجمه و شرح، تایید و در مراکز علمی کشور ثبت گردد.


کلمات دیگر: