کلمه جو
صفحه اصلی

quonset hut


(نام بازرگانی) اتاق یا پناهگاه پیش ساخته (از ورق آهن آج دار)

انگلیسی به فارسی

(نام بازرگانی) اتاق یا پناهگاه پیش ساخته (از ورق آهن آجدار)


کلبه شلوغی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a prebuilt shelter of corrugated metal, having the shape of a halved cylinder standing on its flat side, sometimes used for storage.

جملات نمونه

1. He answered the guys in his quonset hut with da and nyet.
[ترجمه ترگمان]اون با کسایی که تو کلبه his با da و nyet جواب داده
[ترجمه گوگل]او بچه ها را در کلبه ی کوهنوردی خود با دا و نیوته پاسخ داد

2. In his Quonset hut workshop that smells of leather and wax, the three become one.
[ترجمه ترگمان]در کارگاه Quonset که بوی چرم و موم می دهد، آن سه نفر یکی می شوند
[ترجمه گوگل]در کارگاه کوهنوردی خود که بوی چرم و موم دارد، این سه نفر تبدیل به یکی می شوند

3. I locked the door to the Quonset hut.
[ترجمه ترگمان]در اتاق را قفل کردم
[ترجمه گوگل]من درب را به کلیسای Quonset قفل کردم

4. We sat in the Quonset hut, surrounded by what angels I had finished, drinking coffee.
[ترجمه ترگمان]ما در کلبه Quonset نشسته بودیم که توسط چه فرشتگان به پایان رسیده بودیم و قهوه می خوردیم
[ترجمه گوگل]ما در کلبه ی Quonset نشسته بودیم، در اطراف آنچه فرشتگان به پایان رسید، نوشیدن قهوه

5. Each site had a Quonset hut on site where building equipment was stored during construction.
[ترجمه ترگمان]هر سایت دارای یک کلبه Quonset در محل بود که تجهیزات ساختمان در طول ساخت وساز ذخیره می شدند
[ترجمه گوگل]هر سایت در محل ساخت و ساز که در آن ساختمان تجهیزات ذخیره شده بود، محل حفاری داشت

6. She looked around at the Quonset hut I used for a studio, Raylou's work shed and adjacent kiln, the clear expanse of smooth granite where nothing man-made was standing.
[ترجمه ترگمان]او به کلبه Quonset که من برای یک استودیو کار می کردم نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او در اطراف محل زندگیتان بود که من برای یک استودیو کار می کردم، کار ریولو و کوره مجاور آن، وسعت واضح گرانیت صاف است که در آن هیچ چیز ساخته نشده بود

7. This camp, unlike the four earlier camps where I had lived, consisted of barracks rather than Quonset huts.
[ترجمه ترگمان]این اردوگاه برخلاف چهار اردوگاه قبلی که در آنجا زندگی کرده بودم، بیشتر از سربازخانه Quonset بود
[ترجمه گوگل]این اردو، بر خلاف چهار اردوگاه پیشین که در آن من زندگی می کردم، شامل سربازخانه ها بود، به جای کلبه های کوسه

8. And none of them were all that much cheaper or easier to build than a Quonset hut or a Butler barn.
[ترجمه ترگمان]و هیچ یک از آن ها چیزی ارزان تر یا آسان تر از یک کلبه Quonset یا یک انبار باتلر نبودند
[ترجمه گوگل]و هیچ کدام از آنها خیلی ارزان تر و آسان تر از ساخت یک کلبه قورباغه یا انبار Butler نبودند

پیشنهاد کاربران

اتاقِ نیمه استوانه ی فلزی که محلِ استراحتِ سربازان یا انبارِ لوازم و مهمات است.


کلمات دیگر: