کلمه جو
صفحه اصلی

pack it in


(خودمانی) ول کردن، دست برداشتن، مایوس شدن و کناره گرفتن

جملات نمونه

1. I decided to pack it in and move to New York.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم وسایلم رو جمع کنم و برم به نیویورک
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم آن را بسازم و به نیویورک بروم

2. Pack it in. Stop being spiteful.
[ترجمه ترگمان]آن را جمع کن اینقدر بدجنس نباش
[ترجمه گوگل]بسته آن را متوقف بودن مجرمانه

3. Smoking's bad for you ; you ought to pack it in.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن برای تو بد است؛ باید آن را جمع کنی
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن بد برای شما؛ شما باید آن را بخرید

4. I'm sick of your complaining just pack it in, will you?
[ترجمه ترگمان]از این شکایت و شکایت هات خسته شدم، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]من از شکایت شما مریض هستم، فقط آن را بسته ام، آیا شما؟

5. It's so cold here. Let's pack it in and go home.
[ترجمه ترگمان]اینجا خیلی سرده بیا جمعش کنیم و بریم خونه
[ترجمه گوگل]اینجا خیلی سرد است بیایید آن را بسته و به خانه برسیم

6. It is an opportunity to pack it in, to make our leap from smack to medication, from medication to cleanliness.
[ترجمه ترگمان]این فرصتی است که آن را بسته بندی کنیم تا از کتک زدن به دارو، از دارو گرفته تا تمیزی، جهش کنیم
[ترجمه گوگل]این فرصتی است برای بسته شدن آن، برای ایجاد جهش ما از خوردن به دارو، از دارو به پاکیزگی

7. I'm still frustrated, but I'm not ready to pack it in yet.
[ترجمه ترگمان]هنوز نا امید هستم، اما هنوز آماده نیستم که وسایلم رو جمع کنم
[ترجمه گوگل]من هنوز ناامید هستم، اما هنوز آماده نیستم تا آن را بسته کنم

8. Faced with a family mutiny, he decided to pack it in and sell up.
[ترجمه ترگمان]او در مواجهه با یک شورش خانوادگی تصمیم گرفت که آن را جمع کند و به فروش برساند
[ترجمه گوگل]در مواجهه با شورش خانوادگی، تصمیم گرفت که آن را بسته و فروش کند

9. Pack it in, you two!
[ترجمه ترگمان]آن را جمع کنید، شما دوتا!
[ترجمه گوگل]بسته آن، شما دو!

10. He will double up the blankets and pack it in a box.
[ترجمه ترگمان]پتوها را دو برابر می کند و جعبه را جمع می کند
[ترجمه گوگل]او پتو را دو برابر می کند و آن را در جعبه بسته می کند

11. What are you doing? Pack it in!
[ترجمه ترگمان]چیکار داری می کنی؟ ! جمعش کنین
[ترجمه گوگل]چه کار می کنی؟ بسته آن را در

12. It's so cold here. Let pack it in and go home.
[ترجمه ترگمان]اینجا خیلی سرده بیا بذاریمش تو و برو خونه
[ترجمه گوگل]اینجا خیلی سرد است اجازه دهید آن را بسته و به خانه برسید

13. Most professional dancers want to pack it in before they lose their abilities.
[ترجمه ترگمان]اکثر رقصنده های حرفه ای می خواهند قبل از اینکه توانایی های خود را از دست بدهند آن را ببندند
[ترجمه گوگل]اکثر رقاصان حرفه ای می خواهند قبل از اینکه توانایی های خود را از دست بدهند، آن را بسته بندی کنند

14. He has decided to pack it in.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفته که اونو جمع و جور کنه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته است تا آن را بسته کند

15. Remember to Pack it In, Pack it Out, and recycle.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که آن را بسته بندی کنید، آن را بردارید، و بازیافت کنید
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که آن بسته را بسته، آن را بسته و بازیافت کنید

پیشنهاد کاربران

استراحت کردن

این بساطو جمش کنید، دس بردارید، ول کنید، بس کنید


کلمات دیگر: