to issue an ultimatum (to)
اتمام حجت کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
اتمام
جملات نمونه
به آنها اتمام حجت کردم که یا اجاره بدهند یا خانه را تخلیه کنند
i gave them an ultimatum either to pay rent or vacate the house
کلمات دیگر:
to issue an ultimatum (to)
اتمام
به آنها اتمام حجت کردم که یا اجاره بدهند یا خانه را تخلیه کنند
i gave them an ultimatum either to pay rent or vacate the house