to buy, to redeem
ابتیاع کردن
فارسی به انگلیسی
buy, purchase
فرهنگ فارسی
ابتیاع، ابتیاع نمودن
جملات نمونه
رفتم که ابتیاع نمایم برنج و چوب
i went to buy rice and wood
کلمات دیگر:
to buy, to redeem
buy, purchase
ابتیاع، ابتیاع نمودن
رفتم که ابتیاع نمایم برنج و چوب
i went to buy rice and wood