فرهنگستان زبان و ادب

فاصلۀ قطر زاویه ای

فاصلۀ لحنی

فاصلۀ محوری

فاصلۀ محوری بوژی

فاصلۀ مستقیم

فاصلۀ معکوس

فاصلۀ معیار

فاصلۀ ملایم

فاصلۀ ملایم ناکامل

فاصلۀ ملایم کامل

فاصلۀ میان چشمه ای

فاصلۀ نافی واگن

فاصلۀ ناملایم

فاصلۀ نصف النهاری

فاصلۀ هابل

فاصلۀ هشدار ورود

فاصلۀ هم گذری

فاصلۀ هنری

فاصلۀ کاسته

فاصلۀ کوچک

فاصلۀ گذر

فاصلۀ گذر اشباع

فاصلۀ گذر تداخلی

فاصلۀ گذر مقرر

فاصلۀ گوساله زایی

<hr> برابر پارسی : پساب، گنداب رو، گنداب راهه

برابر پارسی : پساب، گنداب رو، گنداب راهه

فاضلاب

فاضلاب احیاشده

فاضلاب تصفیه شده

فاضلاب خاکستری

فاضلاب داری

فاضلاب رو

فاضلاب رو اصلی

فاضلاب رو درهم

فاضلاب رو فرعی

فاضلاب رو نیمه اصلی

فاضلاب سیاه

فاضلاب سیلابی

فاضلاب گندزدایی شده

<hr> مترادف فاعل : عامل، عملگر، کنا، کنشگر، کننده، تاثیرگذار <hr> متضاد فاعل : تاثیرپذیر، قابل، مفعول <hr> برابر پارسی : کننده کار، انجام دهنده، پوینده، کار کننده، کنا، کنشگر، کننده

مترادف فاعل : عامل، عملگر، کنا، کنشگر، کننده، تاثیرگذار متضاد فاعل : تاثیرپذیر، قابل، مفعول برابر پارسی : کننده کار، انجام دهنده، پوینده، کار کننده، کنا، کنشگر، کننده

فاعل

فاعل دستوری

فاعل روان شناختی

فاعل منطقی

فاعلی

فالانژ

فالانژیسم

<hr> مترادف فام : رنگ، صبغه، گونه، لون، شبیه، مانند، نظیر، دین، قرض، وام

مترادف فام : رنگ، صبغه، گونه، لون، شبیه، مانند، نظیر، دین، قرض، وام

فام

فام تن

فام تن وارۀ باکتریایی

واژه های حرف "ف" - فرهنگستان زبان و ادب