نقل قول ها

گئورک وارطان

گئورگ زیمل

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

گئورگ کانتور

گائتانو موسکا

گائو شینگجیان

گابریل زوین

گابریل مارسل

گابریل گارسیا مارکز

گابریلا میسترال

گابن

گابی

گاتهام

گادفری هارولد هاردی

گارفیله

گاستون باشلار

گاسپار دروویل

گالیلئو گالیله

گامبیا

گاندی

گاهی

گاهی به اسمان نگاه کن

<hr> مترادف گاو : بقر، ثور، سهر

مترادف گاو : بقر، ثور، سهر

گاو

گاو خشمگین

گاو نر

گاوخونی

گاوصندوق

گتسبی بزرگ

<hr> مترادف گدا : بی نوا، تلنگی، تهیدست، فقیر، مفلس، ندار، نیازمند، لئیم، ممسک، نخور، دریوزه گر، سائل، متکدی، انگل

مترادف گدا : بی نوا، تلنگی، تهیدست، فقیر، مفلس، ندار، نیازمند، لئیم، ممسک، نخور، دریوزه گر، سائل، متکدی، انگل

گدا

گذر موقت

گذران زندگی

<hr> مترادف گذرنامه : پاسپورت، تذکره، جواز، روادید

مترادف گذرنامه : پاسپورت، تذکره، جواز، روادید

گذرنامه

<hr> مترادف گذرگاه : پاساژ، خیابان، راه، شارع، کوچه، مسیر، معبر، ممر

مترادف گذرگاه : پاساژ، خیابان، راه، شارع، کوچه، مسیر، معبر، ممر

گذرگاه

<hr> مترادف گذشته : پیش، دیرین، دیرینه، سابق، قبل، قدیم، ماسبق، ماسلف، ماضی، متقدم، سپری، منقضی

مترادف گذشته : پیش، دیرین، دیرینه، سابق، قبل، قدیم، ماسبق، ماسلف، ماضی، متقدم، سپری، منقضی

گذشته

گراتزیا دلدا

گراد استون

گرام سیمسیون

گراهام گرین

<hr> مترادف گربه : پیشی، سنور

مترادف گربه : پیشی، سنور

گربه

گربه روی شیروانی داغ

گرترود

گرترود استاین

گرتل ارلیک

گرجستان

<hr> مترادف گرداب : ورطه، طوفان

مترادف گرداب : ورطه، طوفان

گرداب

<hr> مترادف گرسنگی : جوع، غلا، قحطی، گشنگی، مجاعه <hr> متضاد گرسنگی : اشباع، سیری

مترادف گرسنگی : جوع، غلا، قحطی، گشنگی، مجاعه متضاد گرسنگی : اشباع، سیری

واژه های حرف "گ" - نقل قول ها