صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ا" - واژه نامه بختیاریکا
اتش مشتعل
اتش نخستین
اتش پاره
اتش پرانی
اتش پراکن
اتش پراکندن
اتش گرفتن
اتشبان
اتشک
اتشگاه
اتشین
اتصال
اتفاق
اتفاقی
اتفاقی ظاهر شدن
اتل بستن
اتمام بارش
اتمام جفتگیری و اغاز ابستنی
اتمام درد
اتمام و اغاز
اتمام وزش باد
اتمام کار یا قرار داد شخص
اتو کرده
اتیش سوزوندن
اثبات کردن ادعا
اثبات یا اشکار سازی ویژگی بارز یک شخص در فامیل نزدیکش
اثر
اج
اج گراز
اجاره
اجازه
اجازه عبور دادن
اجازه گرفتن
اجاق
اجاقدار
اجبار
اجبار کردن
اجداد
اجر
اجنه
اجیر
اجیل
احاطه
احاطه کردن شخص یا حیوانات توسط دسته سگها
احترام گذاشتن
احتمالا
احتمالش کمه
احتیاج
بیشتر