صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ح" - واژه نامه بختیاریکا
حاتم وند
حاج میرزا پرویز خان
حاجت
حاجی
حاجی باقر
حاجی وند
حاجیور
حادثه
حاشا کردن
حاشیه
حاصل شدن
حاصل شده
حاضر جوابی
حاضراتی
حال
حال بهم زدن
حال بی حال
حال بین وابیدن
حال و احوال
حال و بال
حالا
حالا حالا
حالبین
حالت تهوع
حالت جنگی گرفتن
حالت حمله
حالت قرار گیری
حامله
حامله شدن
حاملگی غیر حلال
حامی
حایل
حب
حبابهای روی ماست و شیر ترشیده
حبس خانگی
حبشی
حبه
حتما
حته
حتی
حجله
حجم عظیم
حجیم
حد
حد بر
حد نهایی رشد گیاه
حد پایین
حداس
بیشتر