واژه نامه بختیاریکا

دا

<hr> مترادف داخل : اندرون، باطن، تو، در، درون، وارد <hr> متضاد داخل : خارج <hr> برابر پارسی : تو یا درون، اندر، اندرون، تو، درون، میان

مترادف داخل : اندرون، باطن، تو، در، درون، وارد متضاد داخل : خارج برابر پارسی : تو یا درون، اندر، اندرون، تو، درون، میان

<hr> مترادف داد و بیداد : جیغ، خروش، دادوفریاد، شیون، غریو، غوغا، فریاد، قیل وقال، ولوله

مترادف داد و بیداد : جیغ، خروش، دادوفریاد، شیون، غریو، غوغا، فریاد، قیل وقال، ولوله

<hr> مترادف داد و ستد : بازرگانی، بیع، تجارت، خریدوفروش، سودا، مبادله، مبیع، معامله، معامله گری

مترادف داد و ستد : بازرگانی، بیع، تجارت، خریدوفروش، سودا، مبادله، مبیع، معامله، معامله گری

<hr> برابر پارسی : داد و فریاد، داد و بیداد

برابر پارسی : داد و فریاد، داد و بیداد

<hr> مترادف دادسرا : دادگاه، عدالتخانه، محکمه

مترادف دادسرا : دادگاه، عدالتخانه، محکمه

<hr> مترادف دادگستر : دادگر، دادور، عادل، عدالت گستر <hr> متضاد دادگستر : بیدادگر، ظالم

مترادف دادگستر : دادگر، دادور، عادل، عدالت گستر متضاد دادگستر : بیدادگر، ظالم

<hr> مترادف دار : صلابه، صلیب، بیت، خانه، سرا، مقر، مکان، منزل، چوب

مترادف دار : صلابه، صلیب، بیت، خانه، سرا، مقر، مکان، منزل، چوب