صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ز" - واژه نامه بختیاریکا
زحمت و مشقت
زحمت کشیدن
زخم
زخم شدن
زخم شده
زخم لب
زخم و زیلی
زخم چرکین
زخم یا تاول اطراف دهان ولبها
زخمی شدن
زخمی کردن
زد
زد و بند
زد و خورد
زدن
زدن بر
زدن به خط دشمن
زدن تا حد مرگ
زدن در جنگ
زدن و باز زدن
زدن و تنبیه کردن
زدن و تنیدن
زدن و فشار اوردن
زدن یا انجام دادن اقدام جنسی
زده
زدی
زر زدن
زر و زیت
زراس
زراسوند
زربه
زرت
زرت و پرت
زرت کندن
زرتنیدن
زرد
زرد رنگ
زرد ریش
زرد ملق
زرد موره
زرد و ابی و سبز
زردزخم
زردنه زیدن
زردنگ
زرده
زرده چقو
زردو
زردول
بیشتر