صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ط" - واژه نامه بختیاریکا
طاعون
طافه بهره
طاقت
طاقت داشتن
طاقت فرسا
طاقت فرسا قوی
طاقچه
طال
طامع
طباخ
طبع
طبق
طبله کردن
طبیعت
طبیعی
طحال
طراح
طراحی
طرح
طرد
طرز صحبت
طرف
طرفدار
طرفدارکسی بودن
طرفداری
طرنه
طره
طریق
طریقه نشستنی که کف پاها بر زمین باشد
طعم
طعم ارزو
طعم و بویی که از تخم مرغ وگوشت پخته براید
طعنه
طعنه زدن
طعنه و سرکوب
طعنه و کنایه زدن
طعو
طعو راضی کردن
طغیان
طغیان کردن
طفره رفتن
طفلی که با به دنیا امدنش یکی از والدینش فوت کرده باشند
طلایه
طلب یاری از حضرت علی کردن
طلسم
طلسم شده
طلوع
طم گریدن
بیشتر