صفحه اصلی
اصطلاحات
واژه های حرف "ا" - اصطلاحات
اجمالتیم
احمد نباشه یار من الله بسازه کار من
اخرابتیم
اخم را توی هم کردن یا درهم کشیدن یا به هم کشیدن
اخم وتخم کردن یا اخم وتخم چیزی را برای کسی اوردن
اخور خود را گم کردن
اخور کسی پر بودن
ادا اصول امدن یا دراوردن
ادب از که اموختی از بی ادبان
ادم به امید زنده است
ادم تا کوچکی نکنه بزرگ نمی شه
ادم تو افتابه پپسی بخوره خیط نشه
ادم خوش حساب شریک مال مردم است
ادم زنده زندگی می خواهد
ادم زنده وکیل وصی نمی خواهد
ادم سیر شصت لقمه می خوره
ادم عاقل با طناب پوسیده کسی به درون چاه نمی رود
ادم ناشی بوق را از سر گشادش می زند
ادم گدا این همه ادا
ادم گرسنه دین و ایمان نداره
ادم یک بار پاش تو چاله می ره
ادم یک دنده
ارائه دادن
ارث دست کسی سپردن
ارث پدر یا بابای خود را طلبکار بودن یا خواستن
اردهامو بیختم و الکش رو اویختم
اردک الزمان
ارزانی کسی بودن
ارزن از دست کسی نریختن
ارزو بر جوانان عیب نیست
ارزو بر دل
ارنولد فشرده
اره بده تیشه بگیر
اره و ارواره
اره و اوره و شمسی کوره
از اب در امدن
از اب کره گرفتن
از اب کره یا روغن گرفتن
از اب گل الود ماهی گرفتن
از ابروش سرکه می ریزد
از اسب افتاده از نسل که نیفتاده
از اسمان به زمین می بارد
از ان نترس که های و هوی دارد از اون بترس که سر به تو دارد
از اون ماست کل عباس چشام دید و دلم خواست
از این حسن تا ان حسن صدگز رسن
از این ستون تا به ان ستون فرج است
از این شاخ به ان شاخ پریدن یا از این شاخه به ان شاخه پریدن
از این شاخه به ان شاخه پریدن
بیشتر