صفحه اصلی
اصطلاحات
واژه های حرف "س" - اصطلاحات
سلام گرگ بی طمع نیست
سماق مکیدن
سنبه اش پر زور است
سنگ بزرگ علامت نزدن است
سنگ به در بسته می خورد
سنگ تمام گذاشتن
سنگ روی سنگ بند شدن
سنگ مفت گنجشک مفت
سنگ ها را واکندن
سنگ کسی را به سینه زدن
سنگی در یا توی ترازوی کسی نگذاشتن
سه
سه تار زدن
سه دروغ بزرگ
سه سوت
سوار درخت انگور
سوتی
سوتی دادن
سوراخ جورابتیم
سوراخ دعا را گم کردن
سوزوبریز یا سوزوگداز ریختن یا دراوردن
سوسک کردن کسی
سوسکه بچه اش از دیوار بالا می رفت می گفت قربون دست و پای بلوریت
سوپر قلعه
سوپر کالی فرا جلیس تیک اکس پیا ل دوشز
سپر بلا
سکه رایج بلاد اسلامی
سکه یک پول سیاه کردن
سکوت علامت رضاست
سگ برگر
سگ دو زدن
سگ زرد برادر شغال است
سگ سوزن خورده
سگ کیست که یا سگ کی باشد که
سگرمه ها تو هم رفتن
سگش به از خودشه
سگش به این می ارزد
سی جی
سیامک سنجرانی
سیب زمینی بی رگ
سیب سرخ برای دست چلاق خوبه
سیب پای درختش می افتد
سیر از گرسنه خبر نداره سوار از پیاده
سیر به پیاز می گه بد بو
سیر تا پیاز چیزی را گفتن
سیرابی
سیریش
سیزده بدر سال دگر خونه شوهر بچه بغل
بیشتر