صفحه اصلی
اصطلاحات
واژه های حرف "ض" - اصطلاحات
ضامن بهشت و دوزخ کسی نبودن
ضامن بهشت و دوزخش نیستم
ضامن نسپردن که
ضایع
ضبط و ربط یا ظفت و رفت یا ظفط و رفط کردن
ضجه مویه یا زنجموره یا زنجمویه کردن
ضد حال
ضد حال زدن
ضرب دستش را چشیده است
ضرب شست نشان دادن
ضرب شستی به کار بردن
ضرب چیزی را گرفتن
ضرر تلخه
ضرر را از هر کجا جلویش را بگیری منفعت است
ضعف کردن برای کسی یا چیزی
ضعیف کش یا ضعیف چزان