گویش دزفولی

<hr> مترادف لا : بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط، درز، روزن، شکاف، کر، لایه، ورق، تا، چین، خیر، لما، نه، قیچی، مقراض

مترادف لا : بین، درون، مابین، میانه، میان، وسط، درز، روزن، شکاف، کر، لایه، ورق، تا، چین، خیر، لما، نه، قیچی، مقراض

لا

لاق

<hr> مترادف لال : ابکم، اصم، الکن، بی زبان، گنگ، احمر، سرخ، لعل <hr> متضاد لال : گویا

مترادف لال : ابکم، اصم، الکن، بی زبان، گنگ، احمر، سرخ، لعل متضاد لال : گویا

لال

<hr> مترادف لاک : پوسته، پوشش، جلد، سرخ، قرمز، تغار، لاوک، پست، حقیر، دنی، زبون، فرومایه

مترادف لاک : پوسته، پوشش، جلد، سرخ، قرمز، تغار، لاوک، پست، حقیر، دنی، زبون، فرومایه

لاک

لوسِ گَری

لوغوم ( لُگوم ، لُجوم )

لَج

لَج و لُوجَه

لَحتِیری

لَحشَه

لَحشَه دار

لَحفَک

لَحمَ

لَر

لَزگُووی

لَشت

لَشتِ پَشت

لَعبِتَک

لَغَت

لَفت

لَفُو

لَق ( لَقِ زَنَه)

لَقَ

لَلُو

لَمبِلُو

لَمپا

لَنگ

لَچَری

لُتَک

لُح

لُغُزی

لُق

لُقِ جُوم

لُلَّه گُراز

لُنگ

لُو

لُولَم

لُون زَنات

لُونَعَم

لُووایَه

لُوویچَک

لُک لُک

لِتارُم

لِحِیس

لِر

لِرِس

لِرِپِر

لِسَّه

واژه های حرف "ل" - گویش دزفولی