صفحه اصلی
گویش اصفهانی
واژه های حرف "خ" - گویش اصفهانی
خواهر
خواهر بزرگتر
خواهر ناتنی
خواهرزن
خواهرشوهر
خواهرکوچکتر
خودت
خودتان
خودش
خودشان
خودم
خودمان
خورجین
خورد
خوردم
خوردن
خوردند
خورده است
خورده باشد
خورده باشم
خورده باشند
خورده باشی
خورده باشید
خورده باشیم
خورده بود
خورده بودم
خورده بودند
خورده بودی
خورده بودید
خورده بودیم
خورده شد
خورده شده است
خورده میشود
خوردهام
خوردهاند
خوردهای
خوردهاید
خوردهایم
خوردی
خوردید
خوردیم
خورشت
خورشید
خوشرو
خوشحال
خوشه
خون
خوندماغ
بیشتر