صفحه اصلی
گویش اصفهانی
واژه های حرف "گ" - گویش اصفهانی
گاراژ
گاز گرفتن
گاو
گاوچران
گاوزبان
گاوچاه
گذاشت
گذاشتن
گراز
گران
گربه
گرداب
گردباد
گردش کردن
گردن
گردو
گرسنه
گرسنه شدن
گرفت
گرفتار شدن
گرفتم
گرفتن
گرفتند
گرفته است
گرفته باشد
گرفته باشم
گرفته باشند
گرفته باشی
گرفته باشید
گرفته باشیم
گرفته بود
گرفته بودم
گرفته بودند
گرفته بودی
گرفته بودید
گرفته بودیم
گرفته شد
گرفته شدهاست
گرفته میشود
گرفتهام
گرفتهاند
گرفتهای
گرفتهاید
گرفتهایم
گرفتی
گرفتید
گرفتیم
گرم
بیشتر