صائب

صائب تبریزی

صائب جندیه

صائب سلام

صائب محبی

صائد بن صید

صائم بیلی

صائین

صائین قلعه

صائین کلایه

صابئه

صابا

صابر ابر

صابر اتشین

صابر امامی

صابر بن فرج

صابر حردانی

صابر خلیفه

صابر دیده ور

صابر رهبر

صابر طرابلسی

صابر عید

صابر میرقربانی

صابر نریمان نژاد

صابر کاظمی

صابر کمالوف

صابراباد

صابرکند شمکور

صابرکند نخجوان

<hr> برابر پارسی : ساون، برهو، کَفزا

برابر پارسی : ساون، برهو، کَفزا

صابون

صابون حلب

صابون سازی

صابون مراغه

صابونی

صاتع

صاتلق بای زیتونلی

<hr> مترادف صاحب : معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشین، آقا، ارباب، مخدوم، مولا، خداوند، دارنده، ذی حق، مالک، موجر، خواجه، وزیر <hr> متضاد صاحب : خادم، نوکر <hr> برابر پارسی : دارنده، خداوند، کدیور

مترادف صاحب : معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشین، آقا، ارباب، مخدوم، مولا، خداوند، دارنده، ذی حق، مالک، موجر، خواجه، وزیر متضاد صاحب : خادم، نوکر برابر پارسی : دارنده، خداوند، کدیور

صاحب

صاحب اباد

صاحب اباد هند

<hr> مترادف صاحب اختیار : مختار، حاکم، فرمانروا، مسلط <hr> برابر پارسی : خود سر

مترادف صاحب اختیار : مختار، حاکم، فرمانروا، مسلط برابر پارسی : خود سر

واژه های حرف "ص" - دانشنامه عمومی