ضأن

ضابطی

ضاحی النوبی

ضاحی خلفان تمیم

ضاحیه الصبوره

ضاحیه حرستا

ضالع

ضاله

<hr> مترادف ضامن : پایندان، پذرفتار، کفیل، متعهد <hr> برابر پارسی : پایندان، پشتیبان

مترادف ضامن : پایندان، پذرفتار، کفیل، متعهد برابر پارسی : پایندان، پشتیبان

ضامن

ضامن اباد

ضامن اجرای عملی 1713

ضامنجان

ضامنی

ضانا

ضایعات جنگ

ضایعات غذایی

ضایعات هسته ای

<hr> برابر پارسی : تباهی

ضایعه

ضایعه الپسا

ضایعه نورون حرکتی تحتانی

ضایعه نورون حرکتی فوقانی

ضایه

ضایه بن ضحوه

ضبا

ضباب

ضباره

<hr> مترادف ضبط : تصرف، توقیف، آرشیو، بایگانی، ثبت، درج، مندرج، حبس، حفظ، نگهداری <hr> برابر پارسی : از آن خود، گرفتن، آوا گیری، سدا برداری، بایگانی

مترادف ضبط : تصرف، توقیف، آرشیو، بایگانی، ثبت، درج، مندرج، حبس، حفظ، نگهداری برابر پارسی : از آن خود، گرفتن، آوا گیری، سدا برداری، بایگانی

ضبط

ضبط بسته

ضبط تبلیغاتی

ضبط حرکت

ضبط دیجیتال

ضبط صدا

<hr> برابر پارسی : سدا گیر، آوا گیر، آوا نگهدار

برابر پارسی : سدا گیر، آوا گیر، آوا نگهدار

ضبط صوت

ضبط و نشر اواها

ضبط پسران

ضبط چهار

ضبطک

<hr> مترادف ضجه : زاری، زوزه، شیون، غوغا، فریاد، فغان، ناله، ندبه <hr> برابر پارسی : شیون، ناله، مویه، زاری، فغان

مترادف ضجه : زاری، زوزه، شیون، غوغا، فریاد، فغان، ناله، ندبه برابر پارسی : شیون، ناله، مویه، زاری، فغان

ضجه

<hr> برابر پارسی : آژیدهاک

ضحاک

ضحی

<hr> مترادف ضخامت : درشتی، ستبرا، ستبری، قطر، کلفتی، چاقی، فربهی <hr> برابر پارسی : کلفتی، ستبری، فربهی

مترادف ضخامت : درشتی، ستبرا، ستبری، قطر، کلفتی، چاقی، فربهی برابر پارسی : کلفتی، ستبری، فربهی

ضخامت

<hr> مترادف ضد : خلاف، عکس، مباین، مخالف، مغایر، نقیض، وارونه، ناجور، ناسازگار، خصم، دشمن، عدو <hr> متضاد ضد : موافق <hr> برابر پارسی : پاد، ناساز، ناسازگار، ناهمسو

مترادف ضد : خلاف، عکس، مباین، مخالف، مغایر، نقیض، وارونه، ناجور، ناسازگار، خصم، دشمن، عدو متضاد ضد : موافق برابر پارسی : پاد، ناساز، ناسازگار، ناهمسو

واژه های حرف "ض" - دانشنامه عمومی