Opportunitie

Orthonormalization

<hr> معنی : سرگرمی، حرفه، اشتغال، اشغال، پیشه، تصرف، شغل <hr> معانی دیگر : تصرف به زور، کار، (جمع) مشغولیات، اشغالی، اشغالگر، سکونت، سکنی، در زیستی، تصدی، فرداری، مربوط به حرفه

معنی : سرگرمی، حرفه، اشتغال، اشغال، پیشه، تصرف، شغل معانی دیگر : تصرف به زور، کار، (جمع) مشغولیات، اشغالی، اشغالگر، سکونت، سکنی، در زیستی، تصدی، فرداری، مربوط به حرفه

occupation

odd gestures

opportunities

<hr> معنی : ضدیت، مقاوم، معترض، مخالف <hr> معانی دیگر : متقابل، متخاصم، مخالف علوم نظامى : درگیر نبرد نیروهاى متخاصم

معنی : ضدیت، مقاوم، معترض، مخالف معانی دیگر : متقابل، متخاصم، مخالف علوم نظامى : درگیر نبرد نیروهاى متخاصم

opposing

<hr> معنی : اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور <hr> معانی دیگر : سو، سمت، سوگیری، سویابی، جهت گیری، خوگیری، سازگاری، همسازی، آشنایی، وضعیت سنجی، تشخیص موقعیت، درک محیط، حفظ توازن

معنی : اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور معانی دیگر : سو، سمت، سوگیری، سویابی، جهت گیری، خوگیری، سازگاری، همسازی، آشنایی، وضعیت سنجی، تشخیص موقعیت، درک محیط، حفظ توازن

orientation

<hr> معنی : مردد بودن، تلو تلو خوردن، نوسان کردن، تاب خوردن، از این سو به ان سو افتادن <hr> معانی دیگر : (مثل تاب کودکان) پس و پیش رفتن، حرکت آونگی کردن، آونگیدن، به نوسان درآوردن (یا درآمدن)، تردید کردن، دودل بودن، اندیدن

معنی : مردد بودن، تلو تلو خوردن، نوسان کردن، تاب خوردن، از این سو به ان سو افتادن معانی دیگر : (مثل تاب کودکان) پس و پیش رفتن، حرکت آونگی کردن، آونگیدن، به نوسان درآوردن (یا درآمدن)، تردید کردن، دودل بودن، اندیدن

oscillate

<hr> معنی : نوسان سنج، اسیلوسکوپ، نوسان نما، نوسان بین <hr> معانی دیگر : (فیزیک) نوسان نما

معنی : نوسان سنج، اسیلوسکوپ، نوسان نما، نوسان بین معانی دیگر : (فیزیک) نوسان نما

oscilloscope

<hr> (پزشکی) ورم مفاصل و استخوان ها، استخوان تبسی، آماس مفصلی - استخوانی، آماس مفصلی استخوانی

(پزشکی) ورم مفاصل و استخوان ها، استخوان تبسی، آماس مفصلی - استخوانی، آماس مفصلی استخوانی

واژه های حرف "o" - دانشنامه عمومی